آشنایی با روش ارزش گذاری هزینه بازتاسیس یا Cost to Duplicate Method

روش ارزش گذاری هزینه بازتاسیس | Cost to Duplicate Method

روش ارزش گذاری هزینه بازتاسیس یا Cost to Duplicate یکی از روش‌های هزینه‌محور در ارزش‌گذاری استارتاپ‌ها و کسب‌وکارهای نوپا است. رویکرد اصلی در ارزش گذاری استارتاپ به روش هزینه جایگزینی این است که مجموعه هزینه‌های مستقیم و غیرمستقیم لازم برای راه‌اندازی کسب‌وکار فعلی را بررسی می‌کند. در چنین روشی سرمایه‌گذار خطرپذیر می‌تواند تخمین درستی از ارزش سهام استارتاپی که قصد خرید آن را دارد، به دست آورد.

هزینه جایگزینی کسب‌وکاری که بنیان‌گذاران به سرمایه‌گذاران خطرپذیر (VC) پیشنهاد می‌کنند، به‌طور حتم پایین‌تر از معادل واقعی آن خواهد بود. چرا که آن چیزی که به سرمایه‌گذار فروخته می‌شود، در واقع آینده استارتاپ یا کسب‌وکار نوپا است؛ در چنین شرایطی وضعیت فعلی یک استارتاپ و حتی جریان‌های نقدی آن نیز ارزش چندانی نداشته و واگذاری سهام با این قیمت‌ها اتفاق نخواهد افتاد.

روش ارزش گذاری هزینه بازتاسیس چیست؟

روش ارزش گذاری هزینه بازتاسیس یا روش جایگزینی (Cost-to-Duplicate) رویکردی است که تشخیص می‌دهد ارزش یک استارتاپ صرفا با عملکرد فعلی یا موقیعت آن در بازار تعیین نمی‌شود. در عوض ارزش گذاران برای ارزیابی ارزش یک استارتاپ، به سرمایه لازم برای بازآفرینی دارایی‌های اصلی، مالکیت معنوی، زیرساخت‌های فناوری و سرمایه انسانی در استارتاپ می‌پردازند. این هزینه‌ها شامل توسعه محصول و خرید دارایی‌های فیزیکی نیز می‌شود. با در نظر گرفتن مجموع هزینه بازسازی، ارزشگذاری جامع‌تر و واقعی‌تری برای یک کسب‌وکار خواهیم داشت.

توضیح مفهوم هزینه بازتاسیس

هزینه بازتاسیس در لغت به معنی، مجموعه هزینه‌هایی است که برای کپی کردن یک درخواست در فرمی مناسب شکل می‌گیرد.

اهمیت و کاربرد روش ارزش گذاری هزینه بازتاسیس چیست؟

استارتاپ‌ها نهادهایی پویا با ارزش پیشنهادی منحصر به فرد هستند که پتانسیل رشد بالایی دارند اما به دلایل زیادی یک سرمایه‌گذاری پرخطر برای سرمایه‌گذاران محسوب می‌شوند.

روش‌های ارزش گذاری سنتی‌تر اغلب در به‌دست آوردن ارزش واقعی سرمایه‌گذاری‌های نوآورانه کارایی لازم را ندارند. در چنین شرایطی روش‌هایی مانند روش ارزش گذاری هزینه بازتاسیس وارد عمل شده و رویکرد جدیدی برای ارزیابی کسب‌وکار ارائه می‌دهد.

کسب‌وکارهای نوپا اغلب برای راه‌اندازی به سرمایه زیادی احتیاج دارند و بسیاری از آن‌ها در حال تلاش برای مدیریت کارآمد نرخ اجرای خود هستند. رویکرد هزینه بازتاسیس، به‌‌منظور ارزیابی تمام هزینه‌ها و مخارج مرتبط با راه‌اندازی یک استارتاپ به کار برده می‌شود. در مرحله بعد ارزش بازار منصفانه بر اساس تمام هزینه‌های انجام شده، تعیین می‌شود.

ارزشگذاری استارتاپ به روش هزینه بازتاسیس، بینش ارزشمندی برای سرمایه‌گذاران یا کارآفرینان به وجود می‌آورد.

روش ارزش گذاری هزینه بازتاسیس برای کدام استارتاپ‌ها کاربرد دارد؟

روش هزینه بازتاسیس روشی است که اغلب برای ارزشگذاری استارتاپ‌هایی که در مراحل ابتدایی بلوغ خود قرار دارند، استفاده می‌شود. کارشناسان ارزش‌گذاری اعتقاد دارند که تا زمانی که کسب‌وکار با پایین‌ترین حد خود یعنی مواجه با نقطه دره مرگ روبرو نشده، عملا هیچ رشد یا جریان نقدی مثبتی توسط او آغاز نشده است. پس از عبور از این نقطه، رشد واقعی استارتاپ شروع شده و آینده آن قیمت پیدا می‌کند.

محاسبه ارزش گذاری به روش هزینه بازتاسیس

برای انجام ارزش گذاری به روش هزینه بازتاسیس به عوامل و فاکتورهای زیادی احتیاج است که با استفاده از آن‌ها می‌توان ارزشگذاری بهتری را انجام داد.

این عوامل عبارتند از:

  • مجموع هزینه‌های حقوق و دستمزد (نفر ساعت) پرداخت شده برای تحقیق و توسعه‌ دانش فنی محصول یا خدمت
  • مجموع هزینه‌های پرداخت شده برای دریافت مجوزهای کلیدی کسب‌وکار
  • مجموع هزینه‌های پرداخت شده برای ساخت نمونه اولیه محصول (پروتوتایپ)
  • مجموع هزینه‌های پرداخت شده برای خرید تجهیزات اداری و دفتری
  • مجموع هزینه‌های پرداخت شده برای خرید تجهیزات تولید، آزمایشگاهی و راه‌اندازی خط تولید

ممکن است تعدادی از هزینه‌های ذکر شده در بالا طی سالیان طولانی هزینه شود، مهم این است که در روش Cost-to-Duplicate تنها ارزش روز هزینه‌های پرداخت شده محاسبه شود.

مزایا و محدودیت‌های روش ارزش گذاری هزینه بازتاسیس

روش هزینه بازتاسیس روش مناسبی برای ارزیابی دارایی‌ها به‌خصوص هنگام ساده بودن محصول است. در چنین شرایطی که ممکن است تیم استارتاپی از قدرت کافی برخوردار نباشد و نرخ سوختن سرمایه (Burn Rate) بسیار کند است یا وجود ندارد، می‌توان از این روش برای تعیین ارزش کسب‌وکار و تزریق اولین دوره جذب سرمایه استفاده کرد.

همان‌طور که مشخص است در روش هزینه جایگزینی، مواردی مانند ارزش برند کسب‌وکار در نظر گرفته نمی‌شود و تنها مبنای ارزشگذاری، هزینه‌هایی است که تا کنون پرداخت شده است. در نتیجه طبیعی است که این تصور برای بنیان‌گذاران کسب‌وکارها ایجاد شود که ارزش‌گذار در حال کم‌ارزش‌گذاری استارتاپ است.

رویکرد هزینه بازتاسیس مزایای بسیاری دارد اما استفاده از آن برای پوشش دادن ارزشگذاری تمام کسب‌وکارها مفید نیست.

معایب ارزش گذاری استارتاپ به روش هزینه بازتاسیس

روش Cost-to-Duplicate برای ارزشگذاری استارتاپ به هزینه‌های که برای ایجاد آن صرف شده، متمرکز است. این روش به‌صورت تقریبی اندازه‌گیری می‌کند که بازآفرینی شرکت از ابتدا تا به اینجا چقدر هزینه دارد.

محاسبه ارزش به این روش برای شرکت‌های فیزیکی بسیار ساده است اما برای مشاغل آنلاین مبتنی‌بر SaaS (مدل نرم‌افزاری)، رقم نهایی می‌تواند چالش‌برانگیز باشد.

علاوه‌بر این در نظر نگرفتن مواردی مانند ارزش برند (نام تجاری) یا تیم و رهبری مشکل دیگر ارزش گذاری به روش هزینه بازتاسیس است.

تمرکز روش Cost-to-Duplicate بر کارایی فعلی آن هم براساس هزینه قرار دارد.

با نادیده گرفتن ارزش دارایی‌های نامشهود، مانند شهرت صنعت، مشارکت B2B، به رسمیت شناختن برند، سرمایه انسانی (دانش یا تجربه) و مالکیت معنوی (علائم تجاری، حق ثبت اختراع، مجوزها و…) رویکرد هزینه به تکرار ممکن است کمی غیرقابل اعتماد به‌نظر برسد.

جمع‌بندی ارزش گذاری به روش هزینه بازتاسیس

روش ارزش گذاری هزینه بازتاسیس، شامل تمام هزینه‌های مرتبط با راه‌اندازی و توسعه محصول از جمله خرید دارایی‌های فیزیکی می‌شود. پس از آن تمام این هزینه‌ها برای تعیین ارزش منصفانه بازار استارتاپ به کار گرفته می‌شود.

از ارزش گذاری به روش هزینه بازتاسیس، برای ارزشگذاری کسب و کارهای نوپا و تعیین کم‌ترین مقدار ارزشگذاری استفاده می‌شود. سایر روش‌های آینده محور همچون روش تنزیل جریان‌های نقدی (DCF) یا روش ضرایب (Multiples Methods) برای تعیین سقف ارزش استارتاپ یا کسب‌وکارهای دیگر استفاده می‌شود.

به‌طورکلی، تعیین ارزش ذاتی استارتاپ و کسب‌وکارهای نوپا کاری چالش‌برانگیز است که نکات بسیاری در رابطه با آن وجود دارد. ارزش‌گذار با دانش و تجربه‌ای که به‌دست آورده، با توجه به شرایط منحصربه‌فرد هر کسب‌وکار و ظرافت بسیار به ارزشگذاری استارتاپ‌ها می‌پردازد.

به‌منظور درخواست ارزشگذاری استارتاپ خود توسط ارزشگذاران رتیبا کلیک کنید.

سایر مقالات نویسنده

جذب سرمایه از VC برای فاندرهای شکست خورده
حتماً شما نیز تا کنون، مشاهده کرده‌اید که سرمایه‌گذاران به بنیان‌گذارانی که در آخرین استارتاپ خود سرمایه زیادی را از دست‌ داده‌اند، باز هم سرمایه تزریق می‌کنند! بله، بنیان‌گذاران گاهی شکست می‌خورند و شکست در این مسیر طبیعی است. اما، چرا همان بنیان‌گذاران شکست‌خورده، باز هم موفق به...
نحوه نوشتن بیزینس پلن برای استارتاپ ها
طرح کسب و کار، بیزینس پلن (Business Plan) یا به اختصار BP، نقشه راهی است که استراتژی‌ها و ایده‌های شما را برای راه‌اندازی، مدیریت و تحقق اهداف استارتاپ‌تان منظم و مدون می‌کند. در نگاه اول، شاید نوشتن بیزینس پلن کاری نسبتاً ساده به نظر برسد، اما این سند...
انجام مطالعات امکان سنجی عملیاتی استارتاپ
امکان سنجی عملیاتی (Operational Feasibility) یکی از حیاتی‌ترین مراحل در فرایند تهیه طرح توجیهی کسب‌وکار یا مطالعات امکان سنجی (Feasibility Studies)، این بررسی، که با عنوان گزارش FS شناخته می‌شود، ضرورت دارد تا قبل از آغاز هر پروژه‌ای به دقت انجام پذیرد. امکان‌سنجی عملیاتی متمرکز بر بررسی توان...
انجام مطالعات امکان سنجی زمان بندی استارتاپ‌ها
چه زمانی یک پروژه اجرا خواهد شد؟ این سوال اساسی ترین موضوعی است که کارشناسان با انجام امکان‌سنجی زمان‌بندی، سعی در پاسخ به آن دارند. انجام مطالعات امکان‌سنجی زمان‌بندی (Schedule Feasibility) بخش حیاتی از آماده‌سازی گزارش طرح توجیهی کسب‌وکار (Feasibility Studies) یا به اختصار FS است که به...

مقالات مشابه

ارزش گذاری برند یا Brand Value
باارزش‌ترین دارایی‌های شرکت، صرفاً محصولات و خدمات آن نیستند؛ امروزه، برند به‌عنوان یک دارایی مهم و ارزشمند شناخته می‌شود که موفقیت شرکت به آن بستگی دارد. با بهره‌گیری از دانش و تخصص در زمینه شناخت و بهینه‌سازی ارزش برند، می‌توان یک برنامه موثر برای بهره‌وری بلندمدت سرمایه‌گذاری ایجاد...
آشنایی با روش ارزش گذاری ارزش منصفانه بازار
یکی از روش‌های نسبی ارزش‌گذاری، روش ارزش گذاری ارزش منصفانه بازار است. ارزش منصفانه بازار Fair Market Value قیمتی است که یک محصول در بازار آزاد با آن به‌فروش می‌رسد و خریدار و فروشنده علاوه‌بر آگاهی نسبت به این دارایی به نفع خود عمل می‌کنند. تلاش روش ارزش...
روش های ارزش گذاری استارتاپ
از پرچالش‌ترین مباحث اکوسیستم استارتاپی، بحث ارزش گذاری استارتاپ و روش های ارزش گذاری استارتاپ است (startup valuation method). ارزش استارتاپ به ویژه هنگام جذب سرمایه گذار و جذب سرمایه اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. استارتاپ‌ها به دلایل مختلفی باید ارزش گذاری شوند. روش های مختلفی برای ارزش گذاری...
راهنمای ارزش گذاری کسب و کار و استارتاپ ها
ارزش گذاری کسب و کار (Business Valuation)، به هیچ عنوان کار ساده‌ای نیست؛ ارزشگذاری شرکت های کم درآمد یا فاقد سود با آینده‌ای نامشخص، بسیار دشوار است. به همین دلیل ارزش‌گذاران با استفاده از رویکردی کمی یا کیفی (تحلیلی)، ارزش استارتاپ را تخمین می‌زنند.ارزشگذاری استارتاپ، فرآیندی است که...

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.