روش ارزش گذاری ضرایب یکی از روش‌های ارزش گذاری استارتاپ‌ها است.

روش ارزش گذاری ضرایب | Multiples Method

فرض اصلی در روش ارزش گذاری ضرایب بر قابل مقایسه بودن شرکت‌های مشابه استوار است. به این معنی که استارتاپ‌های مشابه با قیمت‌هایی تقریبا یکسان به‌فروش می‌رسند. روش ضرایب یکی از روش‌های نسبی ارزش گذاری است که برای تعیین ارزش یک شرکت بر پارامترهای مالی استاندارد شده تکیه می‌کند. از این روش اغلب برای تعیین ارزش استارتاپ‌هایی استفاده می‌شود که به درآمدزایی و احتمالا کسب سود رسیده‌اند. ارزش گذاری استارتاپ به روش ضرایب تا حدودی شبیه روش ارزش گذاری مقایسه‌ای است که با مقایسه داده‌های مالی استارتاپ‌های حوزه‌های مشابه می‌توان به تخمینی حدودی برای تعیین ارزش استارتاپ تحت بررسی رسید.

مقایسه روش ارزش گذاری ضرایب و روش ارزش گذاری مقایسه‌ای

در روش ارزش گذاری مقایسه‌ای، ارزش استارتاپ بنچ‌مارک شده در حوزه فعالیت کسب‌وکار تقسیم بر یکی از شاخص‌های کلیدی عملکرد می‌شود. سپس نسبت به‌دست آمده را در شاخص کلیدی عملکرد متناظر در استارتاپ تحت بررسی ضرب می‌شود تا ارزش آن به‌دست بیاید. در روش ضرایب نیز تقریبا همین رویکرد در پیش گرفته می‌شود با این تفاوت که به جای قرار دادن یک شاخص کلیدی عملکرد، از یک شاخص مالی مربوط به آن کسب‌وکار استفاده می‌شود؛ شاخصی مانند درآمد یا EBITDA.
در روش ارزش گذاری ضرایب می‌توان از داده‌های افشا شده مالی کسب‌وکارهایی که در بورس حضور دارند، استفاده کرد. با نیم‌نگاهی به سایت شرکت مدیریت فناوری بورس تهران، www.tsetmc.com به اطلاعات مالی بسیاری از کسب‌وکارهایی که در حوزه‌های مختلف افشا شده‌اند، دسترسی پیدا می‌کنید. اطلاعاتی مانند ارزش بازار یا مارکت‌کپ یک شرکت، تعداد سهام، ارزش هر سهم، EPS و نسبت P/E.

تعریف روش ارزش گذاری ضرایب

روش ارزش گذاری ضرایب همان‌طور که از نام‌ آن پیداست، از یک سری ضرایب مشخص و قابل استفاده برای ارزش گذاری استفاده می‌کند. در این روش تعدادی شرکت فعال در بورس که حوزه کسب‌وکارشان تشابه زیادی با حوزه فعالیت استارتاپ تحت بررسی دارد، توسط ارزش‌گذاری انتخاب می‌شود. نسبت‌های مالی آن‌ها مانند EV/R یا EV/EBITDA را به‌دست آورده و ارزش استارتاپ تحت بررسی خود را با ضرب کردن در این نسبت به دست می‌آورد.
در روش ضرایب گاه از داده‌های آخرین سال مالی استارتاپ تحت بررسی استفاده می‌شود و گاه برای سوق دادن نتایج ارزش گذاری آینده کسب‌وکار از داده‌های پیش‌بینی شده استارتاپ استفاده می‌شود. سپس به تناسب آن، با نرخ تنزیل مطلوب خود ارقام به‌دست آمده را تنزیل و ارزش فعلی استارتاپ را به کمک داده‌های آینده محاسبه می‌کند. به‌بیان دیگر اگر استارتاپ درآمدزا باشد، از همان داده‌ها استفاده می‌کنیم و درغیر این‌صورت با درنظر گرفتن درآمد یک سال یا N سال دیگر نیز می‌توان از EV/R استفاده کرد.
علاوه‌براین در انتهای ارزش گذاری استارتاپ به روش ضرایب، لازم است که به ریسک نقد شوندگی کسب‌وکارها نیز توجه کرد. سهام استارتاپ‌ها را به‌سرعت نمی‌توان به فروش رساند و نقد شدن سهام سرمایه‌گذاران نیازمند صبر و تحمل است. پس در ارزش گذاری استارتاپ به روش ضرایب باید به ریسک نقدشوندگی آن نیز توجه کرد. منطقی است که شرکت استارتاپی ارزان‌تر از قیمت اصلی خود به‌فروش برسد. به این تخفیف اصطلاحا DLOM (Discount for Lack of Marketability) گفته می‌شود. این ضریب در واقع تخفیفی است که استارتاپ به‌واسطه نقدشوندگی پایین سرمایه‌ای که سرمایه‌گذار خطرپذیر در کسب‌وکار تزریق کرده است، برای سرمایه‌گذار قائل می‌شود. روش دقیقی برای تعیین رقم DLOM وجود ندارد و باتوجه به شرایط استارتاپ‌ها و شانس IPO شدن، این میزان قابل تغییر است. هرچه میزان ورود به عرصه عمومی بازار برای یک استارتاپ بیشتر باشد، میزان تخفیف آن هم باید بیشتر باشد. تعریف برخی از پارامترها به‌کار برده شده در روش ارزش گذای ضرایب، به شرح زیر است:

درآمد یا Revenue:

یکی از بهترین راه‌ها برای تعریف این پارامتر، مقایسه تعریف درآمد با سود و فروش یک کسب‌وکار است. فرض کنید در حال بررسی یک استارتاپ فروش آنلاین بلیت سینما هستید که به‌ازای فروش هر بلیت یک درصد مشخص را به عنوان کمیسیون برداشت و به حساب خود واریز می‌کند. اگر ارزش کل بلیت‌هایی که این استارتاپ در ماه اول صادر کرده، 10 میلیارد تومان باشد، این رقم مجموع فروش ماهانه استارتاپ خواهد بود. اگر استارتاپ کمیسیون خود را (برای مثال 10 درصد) از این رقم برداشته کرده باشد و مابقی را طبق قرار قبلی به حساب سینماها واریز کند، درآمد حاصل از فروش این استارتاپ در ماه یک میلیارد تومان خواهد بود که به‌عنوان جریان خالص نقدی ورودی به کسب‌وکار نیز درنظر گرفته می‌شود. درعینِ‌حال تحقق این درآمد قطعا هزینه‌هایی برای استارتاپ به‌همراه دارد؛ هزینه‌های ثابت و متغیری مانند حقوق و دستمزد، کمپین‌های بازاریابی، اجاره دفتر و… اگر این هزینه‌ها از درآمد استارتاپ کسر شود، سود شرکت مشخص خواهد شد.

ارزش سرمایه‌گذاری Enterprise Value یا به اختصار EV:

ارزش سرمایه‌گذاری، ارزش بازار آن شرکت یا نهاد اقتصادی را با توجه به ارزشی که در بازار معامله می‌شود، پول‌های نقدی که در حساب شرکت وجود دارد و البته بدهی‌های آن بیان می‌کند. عددی که ارزش سرمایه‌گذاری تعیین می‌کند، دقیق‌تر از عددی است که از ارزش بازار یا همان مارکت کپ به‌دست می‌آید. چراکه هنگامی که شما کسب‌وکاری را خریداری می‌کنید، کل آن کسب‌وکار به‌انضمام بدهی‌ها و نقدینگی آن شرکت را نیز می‌خرید. بنابراین لازم است وجه نقد موجود در حساب شرکت را از مارکت‌کپ کسر کرده و بدهی‌های شرکت را به‌آن اضافه کنید. رابطه محاسبه ارزش گذاری یک کسب‌وکار را می‌توان به صورت زیر نوشت:
ارزش سرمایه‌گذاری= ارزش بازار – (وجه نقد+ سرمایه‌گذاری‌های کوتاه‌مدت+ دارایی‌های نگداشته شده برای فروش) + (بدهی‌های بهره‌دار بلندمدت+ بدهی‌های بهره‌دار کوتاه‌مدت)

EV= Maket Cap – Cash – Short Term Investment – Assets Held For Sale – Long Term Financial assets + Short Term Financial Debt + Long Term Financial Debt

سود پیش از کسر بهره و مالیات و استهلاک یا EBITDA:

ابیتدا یا EBITDA مخفف Earning Before Interest, Tax, Depreciacion and Amortization به‌معنای سود شرکت پیش از کسر هزینه‌های مربوط به بهره، مالیات و استهلاک است. این پارامتر یکی از شاخص‌های مهم در تحلیل سودآوری شرکت‌هاست که با حذف اثر تصمیم‌های مالی و حسابداری، استهلاک و مالیات، تحلیل‌گران را قادر می‌سازد که بتوانند شرکت‌های مختلف در حوزه‌های کاری مختلف از منظر سودآوری را با یکدیگر مقایسه کنند.
به دلیل اینکه هزینه استهلاک شرکت در محاسبات ابیتدا درنظر گرفته نمی‌شود، تصمیمات حسابداری که به نحوه ثبت دارایی‌ها و تعیین هزینه استهلاک است، در این معیار درنظر گرفته نمی‌شود. همچنین در محاسبه EBITDA مالیات نیز درنظر گرفته نمی‌شود و و تصمیمات حسابداری و قوانین بالادستی اقتصادی کشور که بی‌ارتباط به عملکرد واقعی شرکت است، در این معیار منعکس نمی‌شود. علاوه‌براین با لحاظ نکردن هزینه بهره در این محاسبات، عملا تصمیم‌های مربوط به نحوه تامین مالی شرکت و نرخ بهره که به عملکرد واقعی شرکت مرتبط نیست، در محاسبه این معیار درنظر گرفته نمی‌شود. به‌طور خلاصه برای محاسبه ابیتدا می‌توان از رابطه زیر استفاده کرد:
هزینه استهلاک + سود عملیاتی = سود پیش از کسر بهره، مالیات و استهلاک

نسبت‌های مالی به‌کار برده شده در ارزش گذاری استارتاپ به روش ضرایب

در ارزش گذاری استارتاپ به روش ضرایب، بسته به داده‌های موجود، ممکن است از نسبت‌های مالی دیگر نیز استفاده شود که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از:

  • نسبت EV/EBIT که نسبت ارزش سرمایه‌گذاری به سود پیش از کسر بهره و مالیات است.
  • نسبت EV/S که نسبت ارزش سرمایه‌گذاری به فروش شرکت است.
  • نسبت EV/R که نسبت ارزش سرمایه گذاری را به درآمد نشان می‌دهد.
  • نسبت EV/Earning که نسبت ارزش سرمایه‌گذاری به سود خالص شرکت است.
  • نسبت EV/A: که نسبت ارزش سرمایه‌گذاری به دارایی‌های شرکت است.

EV ارزش شرکت است. یعنی ارزش‌گذار ارزش X، Y را نمی‌داند اما شرکت‌های دیگری را می‌شناسد که توانایی دسترسی به اطلاعات آن را دارد. بعد از بررسی ارزش و درآمد آن شرکت را می‌داند و برای مثال می‌داند کهEV آن 8 است R آن 4 است پس نسبت EV به R آن 2 می‌شود. در این شرایط در صورت تخمین درآمد استارتاپ X، Y و ضربدر در دو کردن توسط ارزش‌گذار، ارزش استارتاپ به‌دست می‌آید.
با اینکه EV به E پرکاربردتر است اما زمان‌های زیادی وجود دارد که نمی‌توانیم از آن استفاده کنیم چراکه بسیاری از استارتاپ‌ها وضعیت باثباتی ندارند. هرچه استارتاپ بالغ‌تر باشد، از ضرایب EV/E و EV/EBITDA بیشتر استفاده می‌شود. انتخاب و استفاده از نسبت‌های مختلف ارتباط مستقیم با میزان اطلاعات ما از آن شرکت و وضعیت بازار دارد.
فلسفه روش ضرایب این است که شرکت‌ها در بلند مدت تفاوت چندانی با یکدیگر نخواهند داشت و با استفاده از نسبت‌های مالی یکی از آن‌ها می‌توان ارزش دیگری را تخمین زد. این روش برای کسب‌وکارهایی که به درآمد رسیده‌ یا اصطلاحا درآمدزا هستند، استفاده می‌شود. هرچند برای استارتاپ‌هایی که به درآمدزایی نرسیده‌اند اما مسیر و هدف حرکت آن‌ها مشخص است نیز می‌توان از روش ارزش گذاری ضرایب استفاده کرد. به‌هرصورت به‌منظور انجام ارزش گذاری استارتاپ به روش ضرایب یا تشخیص بهترین روش ارزش گذاری برای استارتاپ خود فرم زیر را تکمیل کرده تا کارشناسان ارزش‌گذار رتیبا با شما تماس بگیرند.

سایر مقالات نویسنده

آشنایی با روش ارزش گذاری ارزش منصفانه بازار
یکی از روش‌های نسبی ارزش‌گذاری، روش ارزش گذاری ارزش منصفانه بازار است. ارزش منصفانه بازار Fair Market Value قیمتی است که یک محصول در بازار آزاد با آن به‌فروش می‌رسد و خریدار و فروشنده علاوه‌بر آگاهی نسبت به این دارایی به نفع خود عمل می‌کنند. تلاش روش ارزش...
روش های ارزش گذاری استارتاپ
از پرچالش‌ترین مباحث اکوسیستم استارتاپی، بحث ارزش گذاری استارتاپ و روش های ارزش گذاری استارتاپ است (startup valuation method). ارزش استارتاپ به ویژه هنگام جذب سرمایه گذار و جذب سرمایه اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. استارتاپ‌ها به دلایل مختلفی باید ارزش گذاری شوند. روش های مختلفی برای ارزش گذاری...
دلیل ارزشگذاری استارتاپ
کسب و کارها به دلایل مختلفی باید ارزش به روز خود را محاسبه کرده و بدانند. ارزش گذاری کسب و کارهای سنتی به دلیل نوع دارایی آن متفاوت و آسان‌تر است. دارایی‌ها به دو دسته‌ی دارایی‌های مشهود و نامشهود تقسیم می‌شوند. در کسب و کارهای استارتاپی و دانش...
روش ارزش گذاری سرمایه گذاری خطرپذیر به بررسی ارزش استارتاپ قبل از تامین مالی می‌پردازد.
یکی از راه‌های تعیین ارزش استارتاپ‌ها، روش ارزش گذاری سرمایه گذاری خطر پذیر یا Venture Capital Method است که اولین بار توسط بیل سالمن در سال ۱۹۸۷ استفاده شد. فرمول اولیه روش ارزش گذاری VC استفاده شده توسط سالمن اندکی تفاوتی با نسخه امروزی آن دارد اما هنوز...

مقالات مشابه

ارزش گذاری برند یا Brand Value
باارزش‌ترین دارایی‌های شرکت، صرفاً محصولات و خدمات آن نیستند؛ امروزه، برند به‌عنوان یک دارایی مهم و ارزشمند شناخته می‌شود که موفقیت شرکت به آن بستگی دارد. با بهره‌گیری از دانش و تخصص در زمینه شناخت و بهینه‌سازی ارزش برند، می‌توان یک برنامه موثر برای بهره‌وری بلندمدت سرمایه‌گذاری ایجاد...
آشنایی با روش ارزش گذاری ارزش منصفانه بازار
یکی از روش‌های نسبی ارزش‌گذاری، روش ارزش گذاری ارزش منصفانه بازار است. ارزش منصفانه بازار Fair Market Value قیمتی است که یک محصول در بازار آزاد با آن به‌فروش می‌رسد و خریدار و فروشنده علاوه‌بر آگاهی نسبت به این دارایی به نفع خود عمل می‌کنند. تلاش روش ارزش...
روش های ارزش گذاری استارتاپ
از پرچالش‌ترین مباحث اکوسیستم استارتاپی، بحث ارزش گذاری استارتاپ و روش های ارزش گذاری استارتاپ است (startup valuation method). ارزش استارتاپ به ویژه هنگام جذب سرمایه گذار و جذب سرمایه اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. استارتاپ‌ها به دلایل مختلفی باید ارزش گذاری شوند. روش های مختلفی برای ارزش گذاری...
راهنمای ارزش گذاری کسب و کار و استارتاپ ها
ارزش گذاری کسب و کار (Business Valuation)، به هیچ عنوان کار ساده‌ای نیست؛ ارزشگذاری شرکت های کم درآمد یا فاقد سود با آینده‌ای نامشخص، بسیار دشوار است. به همین دلیل ارزش‌گذاران با استفاده از رویکردی کمی یا کیفی (تحلیلی)، ارزش استارتاپ را تخمین می‌زنند.ارزشگذاری استارتاپ، فرآیندی است که...

دیدگاه‌ها

2 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید

  • قیاسی
    08/18/1401 17:28

    سلام
    بعد از ثبت درخواست ارزش گذاری، میتونیم خودمون روش ارزش گذاری استارتاپمون رو مشخص کنیم؟

    پاسخ
    • فاطمه عزیزی
      08/24/1401 14:16

      با کارشناسان ارزش‌گذاری رتیبا در این رابطه صحبت کنید.
      9208454282

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.