حتماً شما نیز تا کنون، مشاهده کردهاید که سرمایهگذاران به بنیانگذارانی که در آخرین استارتاپ خود سرمایه زیادی را از دست دادهاند، باز هم سرمایه تزریق میکنند! بله، بنیانگذاران گاهی شکست میخورند و شکست در این مسیر طبیعی است. اما، چرا همان بنیانگذاران شکستخورده، باز هم موفق به دریافت سرمایه از سرمایهگذاران میشوند؟ آیا آنها درس خود را یاد نگرفتهاند؟ آیا به اندازه کافی ضرر نکردهاند؟ سرمایهگذاران چرا و چگونه منابع مالی خود را در اختیار افرادی قرار میدهند که به وضوح پیش از این شکست خوردهاند؟
بنیانگذاران شکستخورده، یکی از بهترین گزینهها برای سرمایهگذاران هستند، زیرا آنها دقیقاً میدانند که ساخت یک استارتاپ از زمینهای خاکی چقدر سخت است و مهمتر از آن، مایل به انجام مجدد آن نیز هستند.
دلایل بیشتری برای این موضوع وجود دارد که سرمایهگذاران با وجود از بین رفتن سرمایههای قبلی، مایل به سرمایهگذاری مجدد هستند و ما قصد داریم برخی از آنها را در ادامه بررسی کنیم. پس برای شروع این سوال را در ذهن خود داشته باشید:
چرا با وجود سوزانده شدن سرمایههای قبلی، سرمایهگذاران باز هم مایل به تزریق سرمایه هستند؟
دلیل اول: یک «شکست» مقدمه شکست بعدی نیست
مهمترین دلیل تزریق سرمایه سرمایهگذاران به فاندرهای شکست خورده این است که چون یک بنیانگذار پیش از این شکست خورده، لزوماً به این معنی نیست که در آینده هم قرار است شکست بخورد. تجربه ناموفق قبلی، به این معنی نیست که هیچ کس نباید دست به امتحان مجدد بزند.
فکر کردن به بنیانگذاران بر اساس دیدگاه تکبعدی «شکست» و مشخص کردن تمام لحظات آینده بر این اساس، کوتهفکری است. شکستها بخشی از زندگی استارتاپی و بخشی از زندگی یک بنیانگذار هستند و سرمایهگذاران نیز بهعنوان عضوی از این اکوسیستم پر ریسک، بهخوبی میدانند که احتمال سوخت شدن کامل سرمایهشان در این راه وجود دارد.
دلیل دوم: ارزش داشتن تجربه برای سرمایهگذاران
هنگامی که صحبت از شکلگیری یک استارتاپ میشود، فارغ از هر گونه نتیجهای، تجربه بهدست آمده در این راه، بسیار ارزشمند است. این بنیانگذاران با سابقه در جذب سرمایه، توانستهاند نیروی کار استخدام کنند؛ محصولی را توسعه دهند و جریانات طوفانی زیادی را تحمل کنند.
نکتهای که در میان نباید نادیده گرفته شود، این است: بنیانگذارانی که پیشتر موفق به جذب سرمایه شده و به هر دلیلی آن را از دست دادهاند، اغلب از تجربه بیشتری نسبت به بسیاری از بنیانگذاران که هماکنون در تلاش برای جذب سرمایه هستند، برخوردارند.
آنچه بنیانگذاران از یک تجربه بد میآموزند، نحوه اجتناب مجدد از همان اشتباه یا اشتباهات مشابه است.
دلیل سوم: انتخابی امنتر میان ناشناختهها
یکی از سختترین بخشهای سرمایهگذار بودن، تعیین و تصویب سرمایهگذاری روی افراد و ایدهها است. فرض کنید که مجبور هستید رابطهای طولانیمدت را بر اساس اسلایدهای پاورپوینت و کمتر از چند ساعت، انتخاب کنید. این یکی از دلایلی است که سرمایهگذاران حتی با وجود سابقه ناخوشایند، ترجیح میدهند ارتباط خود را با بنیانگذارانی که پیش از این، با آنها رابطه برقرار کردهاند، ادامه دهند.
هنگامی که سرمایهگذاران روزهای سختی را با فاندر یک استارتاپ پشت سر گذاشتهاند، درباره او چیزهای زیادی آموختهاند و اگرچه نتیجه ایدهآلی تا کنون بهدست نیامده اما، پیوندی ایجاد شده میان آنها، میتواند مثبت باشد.
فرصت مجدد برای جذب سرمایه از سرمایهگذاران وجود دارد
جای خوشبختی است که سرمایهگذاران تمایل دارند نهتنها از بنیانگذاران جدید، بلکه از آنهایی که شکست خوردهاند، نیز حمایت کنند. آنها معتقدند: یک بار تلاش به اندازه کافی سخت است، هر کس که مایل است دوباره این مسیر را طی کند، یک رای مثبت از سوی سرمایهگذاران دارد.
بسیاری از استارتاپها پیش از موفق شدن، چند بار شکست خورده و مجبور به تغییر مسیر خود شدهاند. موفقیت طی یک شب بهدست نمیآید و در بسیاری از اوقات، گاهی بیش از یک بار شکست میخورند تا به موفقیت، برسند.
کارآفرینان مصمم میدانند که استارتاپها در ۹۰ درصد مواقع ممکن است با شکست مواجه شوند؛ بنابراین، شکست چیزی است که نیاز به مقابله مستمر دارد. یادگیری مواجه با شکست و شروع دوباره، همان چیزی است که سرمایهگذاران در جستجوی آن هستند. بنابراین اگر پیش از این در جذب سرمایه برای کسبوکار خود شکست خوردهاید، ناامید نشوید و شانس خود را مجدد در این راه امتحان کنید.