استارتاپها و کسبوکارهای نوپا، به واسطه مدل کسبوکار نوآورانهای که ارائه میدهند، همواره در فضایی همراه با عدم قطعیت بالا قدم برداشته و ناچار به سعی و خطاهای متعددی میباشند. این خطاها و متعاقباً چرخشهای ایجاد شده در مدل کسبوکار، هزینههای قابل توجهی برای ایشان دارد. از این رو، در سطوح مختلف بلوغ، با جریان نقدیای منفی دست و پنجه نرم کرده و نیازمند جذب سرمایههای متعدد از منابع مختلف تأمین مالی میباشند. منابع تأمین مالیای که اغلب متشکل از سرمایه گذاران خطرپذیری است که در ساختارهای مختلف، پورتفولیوی خود را تشکیل، رشد و در نهایت با خروج از ترکیب سهامداری کسبوکارها، بازدهیهایی بالاتر از بازارهای جایگزین، برای سهامداران خود ایجاد خواهند نمود.
اما نکتهای که باید بدان توجه نمود، این است که اغلب مباحث مربوط به ارزش گذاری های متعارف، ارزیابی های موشکافانه و فرآیندهای سرمایه گذاریهای خطرپذیر مربوط به شرایط عادی به لحاظ اقتصادی و اجتماعی است. زمانی که فضای جامعه چه به لحاظ اقتصادی، سیاسی و یا اجتماعی ملتهب و ناآرام میگردد، عملیات تیمهای ستادی سرمایه گذاران خطرپذیر نیز متوقف گردیده و این موضوع میتواند ضربات جبرانناپذیری به استارتاپها و کسبوکارهای نوپایی وارد نماید که بقای ایشان، به تأمین مالی از این سرمایه گذاران بستگی دارد. در این مقاله به بررسی علت توقف سرمایه گذاری سرمایه گذاران و ارائه راه کارهایی برای جلوگیری از شکست استارتاپها در شرایط بحرانی یا شرایط جنگی یک کشور پرداخته ایم.
علت توقف سرمایه گذاری در شرایط بحرانی جامعه چیست و چرا سرمایه گذاران خطر پذیر، چنین تصمیمی را اتخاذ میکنند؟
اتخاذ چنین تصمیمی توسط سرمایهگذاران خطرپذیر، بسته به نوع ساختار سهامداری ایشان و ماهیت شرکت، میتواند بنا به دلایل مختلفی باشد. مهمترین دلیل توقف سرمایه گذاری و ایجاد بحران جذب سرمایه برای استارتاپ ها در شرایط التهابی جامعه عبارتاند از:
- افزایش ابهام و عدم قطعیت درباره فضای کلی کسب و کارها، فارغ از بازار هدف هر کدام
باید توجه داشت که سرمایه گذاری خطرپذیر همانگونه که از نامش مشخص است (متاثر از احتمال بالای شکست استارتاپها و کسبوکارهای نوپا) ذاتا ریسک بالایی دارد. زمانی که یک کشور در شرایط بحرانی قرار میگیرد، چشمانداز مشخصی در مورد نرخ تورم، قیمت دلار، قطعی اینترنت و… وجود نخواهد داشت. همه این نگرانیها، عدم اطمینان در مورد آیندهی سرمایه گذاری را برای شرکتها و صندوقهای سرمایه گذاری خطرپذیر افزایش میدهد. بنابراین اغلب ترجیح میدهند تا زمان بهبود نسبی اوضاع و امکان ارائه تحلیلهایی با قابلیت اطمینان بالاتر، فرآیندهای سرمایه گذاری خود را کندتر یا بعضاً، متوقف نمایند.
- افزایش ریسک سرمایه گذاری، با توجه به بازدهیهای متعارف در صنعت سرمایه گذاری خطرپذیر
با توجه به تعهداتی که شرکای عمومی (GPها) نسبت به پورتفولیوی سرمایه گذاری خود به سرمایه گذاران و شرکای محدود (LPها) دارند، همواره در تلاش هستند که همزمان با حداقل سازی ریسک پورتفولیو، بازدهی و رشد را نیز به حداکثر برسانند. بدین ترتیب، اهدافی که در قرارداد در نظر گرفتهاند محقق شود. از این رو طبیعی است که در شرایط بحرانی جامعه، تیم سرمایه گذاری تلاش نماید که با سرمایه گذاری موقت روی بازارهای جایگزینی همچون دلار، طلا یا مواردی از این دست، ارزش میزان سرمایهی خود را حفظ و اصطلاحاً دان ساید پورتفولیوی خود را حفظ نماید.
- عدم قطعیت بالا در سرمایه گذاریهای بلندمدت، با توجه به عدم شفافیت فضای کسبوکار در کوتاهمدت
سرمایه گذاران خطرپذیر، اغلب تحلیلهای خود را در سرمایهگذاری روی استارتاپها و کسبوکارهای نوپا، در بازه بلندمدت، بین 5 تا 7 سال انجام میدهند. زمانی که فضای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور وارد بحران و عدم قطعیت بالا شده، تمامی تحلیلهای ایشان تحت تأثیر قرار میگیرد. طبیعی است که با توجه به این عدم اطمینان در مورد نتایج ارزیابیها، فرآیندهای سرمایه گذاری تا رفع بحرانها، کندتر یا متوقف گردد.
راهکارهایی برای جلوگیری از شکست استارتاپها در شرایط ملتهب جامعه و بحران جذب سرمایه
راهکار استارتاپها در شرایطی که سرمایه گذاران فرایند سرمایه گذاری را کند یا متوقف نمودهاند چیست؟ چگونه باید در شرایط بحران جذب سرمایه و سرمایه گذار، از شکست کسبوکارهای خود جلوگیری نمایند؟
شکی نیست که نمیتوان نسخهای یکسان و راهکارهایی مشابه برای کلیه کسبوکارها پیشنهاد نمود. اما تجربه اتفاقات آبان، قطعی اینترنت، همهگیری کرونا و موارد مشابه در چند سال اخیر نشان داده است که اتخاذ چنین راهکارهایی میتواند دستکم در کوتاهمدت از شکست کسبوکار جلوگیری نموده و بقای آن را تضمین نماید:
- متوقف کردن برنامههای توسعه و تمرکز روی جریانهای درآمدی با حاشیه سود عملیاتی بالا:
توسعه محصول و اجرای استراتژیهای افزایش سهم از بازار، اغلب همراه با صرف هزینههای بالا است. از طرفی تحقق اهداف درآمدی حاصل از این توسعهها همراه با عدم قطعیت بسیار بالایی خواهد بود. به همین دلیل اغلب توصیه میگردد که در شرایط ملتهب و بحرانی جامعه، توسعه محصول را موقتاً از دستور کار خارج نمایید. در صورت امکان، روی جریانهای درآمدی موفق خود که دارای حاشیه سود عملیاتی قابل قبولی هستند متمرکز مانده و بدین ترتیب، شاخص Runway را تا زمان خروج از این شرایط بحرانی، افزایش دهید.
- تعامل با سرمایه گذاران مراحل پیشین، تشریح مشکلات و درخواست بریج فاند در صورت امکان:
همانطور که پیش از این بیان گردید، فرآیندهای سرمایه گذاری در شرکتها و صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر در شرایط بحرانی جامعه متوقف میگردد. اما سرمایه گذاران خطرپذیر، اغلب در پورتفولیوی سرمایه گذاری خود، بخشی از سرمایه در دسترس را برای تزریق سرمایههای کوتاهمدت بین راندهای مختلف سرمایه گذاری، تحت عنوان بریج فاند کنار میگذارند. درخواست چنین سرمایههایی از ایشان برای اجرای برنامههای کوتاهمدت (اغلب شش ماهه) میتواند راهکاری مناسب برای استارتاپها باشد. بدین ترتیب بقای شرکت و استارتاپ تا زمان خروج از شرایط بحرانی کمی تضمین میشود.
- انعطاف روی موضوع ارزش گذاری در صورت دریافت پیشنهاد سرمایه گذاری:
توجه داشته باشید که تمامی مدلهای ارزیابی و ارزش گذاری که در شرایط عادی، حین مذاکره با سرمایه گذاران خطرپذیر بدان اشاره میگردد، در شرایط بحرانی کارایی نخواهد داشت. پیشنهاد میکنیم که در صورت دریافت پیشنهاد سرمایه گذاری از سرمایه گذاران حقیقی یا حقوقی به موارد زیر توجه نمایید:
- موضوع ارزش سهام کسبوکار را اولویت قرار ندهید.
- روی ارزش گذاری مدنظر سرمایه گذار جدید توافق نموده و رشد ارزش سهام را موکول به راندهای بعدی نمایید.
- مذاکرات را به سمت توافق روی مدلهای وام قابل تبدیل به سهام (Convertible Note) برده و تثبیت ارزش گذاری موکول به 12 تا 18 ماه آیندهای نمایید که احتمالاً شرایط برای رشد کسبوکار و طبیعتاً شاخصهای تأثیرگذار روی ارزش گذاری، مساعدتر خواهد بود.
بنیان گذاران استارتاپها و کسبوکارهای نوپا، به دلیل فعالیت در فضای ابهام و عدم قطعیت، به خوبی با فشار چنین شرایطی آشنا هستند. بازی دوی ماراتن و تأثیر بقا در بازار و استفاده از موجهای مثبتی که در آینده ایجاد خواهد شد را به خوبی میشناسند. بنابراین کلیهی پیشنهادات ارائه شده در این مقاله، صرفاً برای مرور گزینههای مناسب در دسترس برای عبور از بحران فعلی میباشد. نکتهای که در پایان لازم است بدان اشاره کنیم این است که فارغ از کلیه راهکارهای مذکور، نباید فراموش کرد که بقای یک کسبوکار به شدت تحت تأثیر بقای بنیان گذاران آن بوده و از این رو، در طول این روزها، توجه به سلامت روان، حفظ انگیزه و فراموش نکردن چشماندازهای بلندمدت کسبوکار نیز به اندازه مدیریت کردن جریانهای نقدی، حائز اهمیت است.
3 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید
ممنون از مطلب ارزشمندتون،
فعلا که از بریج فاند خبری نبوده و این روزها استارتاپها یکی یکی دارن فاتحه خودشون رو میخونن.
😞
ممنون از مطلب امیدبخش شما
به امید موفقیت تمام استارتاپها
به امید اون روز.