ایده پردازی برای استارتاپ، یکی از مهمترین قدمهایی است که فاندرهای استارتاپی در مسیر راهاندازی و تبدیل ایده به یک مفهوم تجاری، برمیدارند.
هر کسبوکار بزرگی قبل از اینکه نام اولین سرمایهگذار یا مشتری خود را بداند، از یک ایده شروع میکند.
شما نیز اگر بهدنبال چگونگی ارائه ایدههای استارتاپی هستید، با توصیههایی مانند «طوفان فکری» یا «ادغام دو ایده در یک ایده»، مواجه شدهاید.
اما این توصیهها به شما نکات عملی در مورد چگونگی یافتن ایده استارتاپ نمیدهند. شما به چارچوبهایی احتیاج دارید که بتوانید با پیادهسازی آنها بهصورتی ساختارمند، ایده کسبوکار خود را شکل دهید.
چگونه ایده برای استارتاپ پیدا کنیم؟
در این مقاله روشهایی برای یافتن ایده استارتاپی درخشان، پیشنهاد شده که با مطالعه آنها میتوانید ایدهپردازی کسبوکار خود را انجام دهید. هر چند هیچکدام از روشهای موجود اطمینان ۱۰۰ درصدی ندارند اما مشاهده تجربه سایر کارآفرینان نشان میدهد که بهترین عملکرد را خواهند داشت.
ایده پردازی برای استارتاپ چگونه آغاز میشود؟
ایده پردازی برای استارتاپ از طریق منابع مختلفی انجام میشود. برخی از ایدهها کاملا بهصورت تصادفی بهوجود میآیند. درحالیکه برخی از کارآفرینان ممکن است راهحلی برای یک مشکل شخصی داشته باشند و بدون قصد قبلی بتوانند ایده خود را به تجارتی پرسود تبدیل کنند.
در بیشتر اوقات فاندر استارتاپی در ذهن خود یک ایده برای مشکلی مشخص دارد و هنگامی که متوجه میشود تقاضای زیادی برای این ایده وجود دارد، فرآینده تجاریسازی آن شکل میگیرد.
دسته بعدی، کارآفرینانی هستند که ایده ایجاد یک کسبوکار را دارند اما نسبت به آن اطمینان کافی ندارند و لازم است برای اجرایی کردن ایده، به بررسی شکافها و فرصتهای بازار بپردازند.
چگونه ایده برای استارتاپ پیدا کنیم؟
ایده استارتاپ باید چگونه باشد که بتواند بازی را تغییر دهد؟
ایدههایی که نوآورانه یا چالشبرانگیز هستند، را میتوانیم بهعنوان یک ایده موفق ارزیابی کنیم. آنها باید دارای ویژگیهای زیر باشند:
- مقیاسپذیر باشد
- گروه یا هدف خاصی را هدف قرار دهد
- بتواند مشکل مشخصی را در بازار حل کند
بسیاری از ایدههای استارتاپی موفق سالهای اخیر، بر پایه مفاهیمی ساده شکل گرفتهاند که دقیقا به نقطه درستی ضربه زده بودند.
منابع لازم برای یافتن ایده استارتاپ، نامحدود است اما روشهای اثبات شدهای وجود دارد که کارآفرینان میتوانند با استفاده از آنها ایدههای خود را به کسبوکاری بادوام تبدیل کنند.
در ادامه تعدادی از این چارچوبها را مرور میکنیم. فرقی نمیکند که یکی یا مجموعهای از آنها را انتخاب کنید، این رویکردها به شما کمک میکنند تا در مورد آینده کسبوکار خود بهدرستی تصمیم بگیرید.
۱. یک مشکل شخصی را حل کنید
برخی از موفقترین استارتاپها برای حل مشکلات شخصی بنیانگذاران که مشکل دیگران نیز بوده است، بهوجود آمدهاند. این رویکرد از پایین به بالا میتواند منجر به حل مشکلات دیگران بشود.
در صورتی که هیچ مشکل بزرگی در زندگی خود ندارید، میتوانید به این فکر کنید که دوست دارید دیگران چه استارتاپی برای شما بسازند؟ و سپس خودتان آن را بسازید.
یک استراتژی خوب برای پیدا کردن ایده استارتاپ، نگهداری دفترچهای بهمدت ۲۱ روز است.
۲۱ روز را صرف ثبت هر مشکلی کنید که با آن روبرو میشوید
از جمله تکنیکهای ساده و کاربردی که بسیاری از بنیانگذاران با استفاده از آن ایده پردازی استارتاپ خود را انجام میدهند، آمادهسازی یک گزارش ۲۱ روزه است.
در این روش مشکلات و ناامیدیهایی که در محل کار یا خانه با آن مواجه میشوید را در یک دفترچه یادداشت میکنید. در پایان زمان تعیین شده، بهسراغ دفترچه خود میروید و نگاهی به آنها میاندازید. ممکن است در بین مشکلاتی که نوشته شده، یک ایده تجاری خوب مخفی شده باشد.
چرا ۲۱ روز؟
نگه داشتن یک دفترچه یادداشت و ثبت مشکلات بهصورت روزانه به شما کمک میکند تا متوجه شوید یک مشکل تا کنون چند بار ظاهر شده است.
۲. بررسی فرصتها در بازارهای غیر آشکار
ایده پردازی برای استارتاپ، با بررسی کسبوکارهایی که شکست خوردهاند، انجام میشود. چرا که ممکن است آن ایده بهسادگی فقط از زمان خود جلوتر بوده باشد. اگر اینطور است بهاحتمال زیاد اکنون زمان آن فرا رسیده که ایده را دوباره بررسی کنید.
دنیای تجارت مملو از شروعهای نادرست است که امکان دارد اکنون قابل استفاده باشند.
در سال ۱۹۹۵، نینتندو که یک شرکت موفق برای بازیهای ویدیویی است، همین اشتباه را مرتکب شد. این کمپانی هنگامی که جامعه آمادگی کافی را نداشت، کنسول واقعیت مجازی خود را روانه بازار کرد و نتوانست مطابق با انتظارات مشتریان عمل کند.
سالها بعد استارتاپی بهنام Oculus، هدست واقعیت مجازی را طراحی کرد و اینبار، بازار برای پذیرش تکنولوژی آمادگی کافی داشت.
جهانی فکر کنید، اما محلی عمل کنید
یکی از راههای رایج برای ایدهپردازی استارتاپی، یافتن ایدههای عالی و اثباتشده در بازارهای داخلی و آوردن آن به داخل کشور (بومیسازی) است.
۳. تحلیل SWOT را روی کسبوکارهای موجود انجام دهید
گزینه بعدی این است که به کسبوکارهای موجود نگاه کنید و شیوهای برای انجام بهتر کارها پیدا کنید. این امر بهویژه در بازارهایی که ایدههای زیادی در آن وجود دارد، بهکار برده میشود. در چنین شرایطی اغلب فضایی برای رقبا بهوجود میآید تا کارها را بهتر انجام دهند.
روش SWOT، ابزار مفیدی برای ساختارشکنی شرکتها و تعیین این است که آیا آنها برای ایجاد اختلال آماده هستند یا خیر.
استارتاپهای پیشرو در یک بخش را در نظر بگیرید و با اجرایی کردن این تحلیل، متوجه میشوید که آیا در قسمت «ضعفها»، موضوعات مشترکی وجود دارد که میتواند به یک ایده تجاری تبدیل شود، یا خیر.
۴. با مشاهده مخاطب میتوانید شکافها را تشخیص دهید.
بسیاری از استارتاپها نه با یافتن مشکل تازه، بلکه با مشاهده بازار و درک مشکلات موجود شکل گرفتهاند. هنگامی که مشکل را شناسایی کردید، متوجه میشوید که راهحلی وجود ندارد یا راهحلهای موجود، کیفیت پایینی دارند. بههمین خاطر میتوانید با مشاهده شکافهای موجود وارد عمل شوید.
شما همچنین میتوانید بهجای انجام یک کار جدید، ایدههای موجود را تکرار کنید.
استفاده از تکرار بهجای نوآوری
در حال حاضر، ایدههای بسیار خوبی وجود دارد که به کمک آنها میتوانید کسبوکار موفقی ایجاد کنید. استفاده از ایدههای موجود و افزودن چیزی به آن میتواند یک استارتاپ چالشی و موفق بهوجود بیاورد.
۵. به دنبال صنعت شکسته باشید
کارآفرینان میتوانند به استارتاپهای شکست خورده نگاهی انداخته و راههایی برای نوآوری پیدا کنند. اینها صنایعی هستند که در سابقه طولانی خود اغلب دچار شکست شدهاند.
مثال خوب برای این مدل، صنعت تاکسیرانی است که سالهای زیادی بدون تغییر به فعالیت خود ادامه میداد. اما ظهور تاکسیهای آنلاین مانند اسنپ و تپسی، با اپلیکیشن ساده و کاربردی، توانست سیستم تاکسیرانی کشور را متحول کند.
۶. تغییرات مربوط به تکنولوژی را دنبال کنید
یکی از رویکردهایی که منجر به یافتن ایده برای استارتاپ میشود، توجه به تکنولوژی و تغییرات آن است. اما هنگامی که صحبت از نوآوری در فناوری به میان میآید، باید کمی با احتیاط رفتار کرد.
ایدههای زیادی به دلیل «از زمان خود جلوتر بودن» شکست خورده و نتوانستند اجرایی شوند.
در این رویکرد از بالا به پایین برای یافتن ایده استارتاپ، میتوانید از موقعیتهای موجود، استفاده کنید. شما میتوانید بهدنبال فرصتهایی باشید که تغییرات در نحوه مصرف فناوری آن را پدید میآورد.
۷. از قانون 10x استفاده کنید
۱۰ برابر کردن هر چیزی تکنیکی است که به یافتن ایده موفق برای استارتاپ منجر میشود. شما میتوانید کسبوکارهای موجود را ۱۰ برابر آسانتر، ۱۰ برابر سریعتر، ۱۰ برابر پربازدهتر و یا ۱۰ برابر از طریق دیگر روشهای موجود بهتر کنید.
«آمازون»، یک مثال خوب از انجام این روش است. این شرکت در ابتدا یک کتابفروشی آنلاین بود که با ایده ۱۰ برابر بیشتر کردن گستره کتابهایش توانست مشتریان بیشتری جذب کند. سپس تلاش کرد تا محصولات خریداری شده را ۱۰ برابر سریعتر به دست خریداران برساند.
استراتژی 10x، ممکن است به منابع بیشتری برای موفقیت احتیاج داشته باشد اما در نهایت بهویژه برای مشاغل فعال در حال حاضر، پاسخ میدهد.
سایر توصیهها برای یافتن ایده استارتاپ
با وجود اینکه راهکاری ذکر شده، همگی اثباتشده هستند اما ایده پردازی برای استارتاپ، هیچ محدودیتی ندارد. شما همچنین میتوانید از هوش مصنوعی برای یافتن ایدههای بیشتری استفاده کنید.
یکی از مولدهای یافتن ایده استارتاپ، معاشرت بیشتر با افراد خلاقتر است. بیشتر فاندرهای استارتاپی در شبکههای اجتماعی مانند لینکدین فعالیت میکنند و شما نیز میتوانید به آنها ملحق شوید.
فراموش نکنید که یافتن ایده استارتاپ بهتنهایی کافی نیست. هنگامی که شکاف یا فرصتی در بازار را شناسایی کردید، زمان آن میرسد که کمی عمیقتر کاوش کنید و از خود بپرسید: «آیا این مشکل، ارزش حل کردن دارد؟»