آشنایی با مشکلات ایده پردازی در استارتاپ‌ها

گروه تحریریۀ شرکت راهبران سرمایۀ هوشمند
آشنایی با مشکلات ایده پردازی در استارتاپ‌ها

یافتن ایده مناسب برای استارتاپ، نقطه آغاز مهمی در مسیر ساخت و توسعه یک کسب‌وکار نوپا است. این فرآیند، با چالش‌ها و تحولات فراوانی همراه است که برخی از آن‌ها می‌توانند به‌عنوان مشکل اصلی در مراحل اولیه‌ ایده پردازی نیز مطرح شوند. برای فاندرها و کارآفرینان، تشخیص و حل این مشکلات اساسی می‌تواند تعیین‌کننده موفقیت نهایی آن‌ها باشد.

در این مقاله، قصد داریم به بررسی مشکلات رایج ایده پردازی استارتاپ و چالش‌هایی که ممکن است در فرآیند شناخت و توسعه‌ ایده‌ کسب‌وکار شما به وجود بیایند، بپردازیم.

با آگاهی از این چالش‌ها، فاندرها قادر به شناسایی بهترین راه حل‌ها برای پیشروی در مسیر توسعه استارتاپ خود خواهند بود.

مشکلات ایده پردازی استارتاپ چیست؟

مشکلات ایده پردازی استارتاپ، به‌دلیل پیچیدگی‌ها و محدودیت‌های مختلف، یکی از چالش‌های رایج فاندرها است. کارآفرینان همواره در تلاشند تا ایده‌هایی را پیدا کنند که بتوانند با تکیه بر آن کسب‌وکار بهینه‌ای را راه‌اندازی کنند.

هر چند بیان ایده‌هایی که هم بیش از حد کلان نباشند و هم بهینه و قابل اجرا باشند، دشوارتر از تصور اغلب افراد است. بسیاری از اهداف و نوآوری‌ها اشتیاق‌آور است، اما ممکن است به‌عنوان یک راهبرد زمان‌بر و پرمخاطره شناخته شود.

بنابراین، مشکلات ایده پردازی در استارتاپ‌ها اجتناب‌ناپذیر است اما شناسایی و مقابله با آن‌ها منجر به موفقیت بیشتر می‌شود.

در ادامه به ۴ مشکل رایج ایده‌ پردازی می‌پردازیم:

۱. انتخاب راه حل‌هایی که مشکل واقعی کاربر را حل نمی‌کند

یکی از مشکلات رایج ایده پردازی استارتاپ، انتخاب راه‌حلی است که مشکل واقعی کاربر را حل نمی‌کند.

بسیاری از اوقات ایده به‌نظر قوی و محکم می‌رسد اما هنگامی که با کاربران آن محصول یا خدمات صحبت می‌شود، متوجه می‌شوید که در واقع آن‌ها اهمیتی به محصول یا راه‌حلی که شما پیدا کرده‌اید، نمی‌دهند.

شتابدهنده Y Combinator، این سبک ایده‌ها را Solutiom in search of a problem، یا به‌طور خلاصه SISP، می‌نامد. به این معنا که این‌ها راه‌حل‌هایی در جست‌وجوی مشکل پیشنهادی هستند اما در واقع مشکلی را حل نمی‌کنند، ارزشی ارائه نمی‌دهند و یا به نیازی که واقعاً وجود ندارد، می‌پردازند.

بگذارید مثالی بزنیم:

مثالی برای راه‌حل‌هایی که مشکل واقعی کاربر را حل نمی‌کند

بسیاری از فاندرها در مواجه با AI (هوش مصنوعی) تصور می٬‌کنند که چطور می‌توانند از آن برای توسعه محصول استفاده کنند؟ این افراد در واقع به دنبال مشکلی می‌گردند که بتوانند با هوشی مصنوعی آن را حل کنند.

این دقیقا همان راهکاری است که به آن راه‌حل‌هایی در جستجوی مشکل می‌گوییم. چرا که یک به‌جای حل کردن یک مشکل اساسی، مشکل ساختگی را حل می‌کند که ممکن است اهمیت چندانی هم برای دیگران نداشته باشد.

۲. ایده‌هایی که راه به جایی نمی‌برد

ایده های Tar pit مجموعه‌ای خاص از ایده‌های استارتاپی است که برای مدت طولانی وجود داشته و مردم همواره تلاش می‌کنند تا راه‌حلی برای آن‌ها پیدا کنند. اما این راه هرگز به جایی نمی‌رسد.

و ممکن است که فاندرهای استارتاپی سال‌های زیادی از عمر خود صرف توسعه این ایده‌ها کنند اما به نتیجه‌ای نرسند. چنین ایده‌هایی بسیار خطرناک است چرا که ممکن است زمان و منابع زیادی برای آن صرف شود.

چه عواملی باعث به وجود آمدن ایده‌های بدون راه‌حل می‌شود؟

چنین ایده‌هایی ممکن است در شرایط زیر به وجود بیایند:

  • ایده مدت زیادی ذهن فاندرهای بالقوه استارتاپی را به خود مشغول کرده است
  • به‌نظر می‌رسد که راه‌حل آسانی برای مشکل مورد نظر وجود دارد

اما این توهم است، در واقع دلایل محکم و ساختارمندی وجود دارد که نشان می‌دهد چرا این ایده‌ها دشوار یا غیرقابل حل هستند.

اجازه بدهید یک مثال خوب از چنین ایده‌های بزنیم:

یک مثال از ایده‌های بدون راه‌حل

یکی از اعضای شتابدهنده YC، ایده استارتاپی را که حدود ۲۰ سال است کسی آن را اجرایی نکرده، برای این مورد مثال می‌زند.

فرض کنید افرادی برای هر آخر هفته قصد برنامه‌ریزی دورهمی یا قراری دوستانه را با دوستان و آشنایان خود دارند. در نگاه اول، اینطور به‌نظر می‌رسد که با یک ایده استارتاپی فوق‌العاده طرف هستیم اما دقیقا مشکل چنین ایده‌هایی، همین است.

این ایده‌ها به گونه‌ای است که در نگاه اول بسیار جذاب به‌نظر می‌رسند و انگار یک مشکل فراگیر هستند و شما همین الان می‌توانید اپلیکیشن هماهنگ کردن قرار دوستانه را به یک ایده تجاری بادوام تبدیل کنید.

اما باید بگوییم که اجرایی کردن چنین ایده‌ها دشوارتر از آنچه است که به‌نظر می‌رسد.

اما در هر صورت اگر می‌خواهید فعالیت خود را روی یکی از این ایده‌ها شروع کنید، پیشنهاد ما این است:

راهکار عملی کردن این ایده‌ها چیست؟

جستجو کنید.

بهتر است در صورت امکان افرادی که در گذشته روی موضوع مورد نظر شما فعالیت می‌کرده‌اند را پیدا کنید و با آن‌ها مشورت کنید.

۳. استفاده از اولین ایده‌ای که به ذهن می‌رسد

بسیاری از فاندرهای استارتاپی اولین ایده که به ذهنشان می‌رسد را به‌عنوان ایده تجاری انتخاب می‌کنند اما آن‌ها به این فکر نمی‌کنند که ایده فعلی واقعا از لحاظ تجاری موفقیت‌آمیز می‌شود یا خیر.

در مقابل از دسته از فاندرها، کارآفرینانی هستند که منتظر پیدا کردن ایده استارتاپی مناسب می‌مانند.

۴. فاندرها برای بهترین ایده استارتاپی صبر می‌کنند

همان‌طور که انتخاب اولین ایده برای کسب‌وکار اشتباه است، به همان نسبت صبر کردن طولانی‌مدت برای یافتن بهترین ایده نیز درست نیست. چرا که چنین چیزی تقریبا هرگز اتفاق نمی‌افتد.

محدوده‌ای بین این دو به‌احتمال زیاد فضای مناسبی است که ایده استارتاپی متولد می‌شود.

همان‌طور که پل گراهام می‌گوید: بهتر است به ایده خود به‌عنوان یک نقطه شروع نگاه کنید، چرا که ایده‌های استارتاپی، با گذشت زمان کم‌کم شکل می‌گیرند.

بهتر است ایده‌ای را برای کسب‌وکار خود انتخاب کنید که به اندازه کافی ساده و کاربردی باشد تا بتوانید آینده استارتاپ خود را براساس آن شکل دهید.

در صورتی که تمایل به مطالعه بیشتر روی ایده پردازی استارتاپ دارید، کلیک کنید.

دسته‌بندی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *