راهاندازی استارتاپ، کار سادهای نیست؛ قبل از اینکه محصول ساخته یا خدماتی ارائه شود کارهای زیادی برای انجام وجود دارد. اما پیش از هر چیزی باید از مناسب بودن ایده کسب و کار اطمینان حاصل کرد. هر فاندر استارتاپی باید بداند که چه چیزی ایده تجاری خوبی را ایجاد میکند و چگونه آن ایده باید ارزیابی شود تا مواردی که ارزش پیگیری دارند، مشخص شود.
کارآفرینان باید به این سوال پاسخ دهند: «آیا ایده کسبوکار من قابلیت اجرا دارد؟»
ارزیابی ایده استارتاپ به بنیانگذاران کمک میکند تا متوجه شوند که چه میزان شانس برای موفقیت در اختیار دارند.
در این مقاله به سوالاتی که فاندرهای استارتاپی لازم است در ارتباط با ایده کسب و کار پاسخ دهند، میپردازیم.
۱. آیا این ایده نیازی را برطرف یا مشکلی را حل میکند؟
اولین پرسشی که در مورد هر ایده تجاری باید بپرسید، این است که آیا نیاز مشتریان بالقوه را برآورده میکند یا خیر. ایده های استارتاپی میتوانند جالب باشند اما لزوماً به این معنا نیست که توانایی برآورده کردن نیاز موجود در بازار را نیز دارند.
اگر پاسخ فاندر به این پرسش منفی باشد، لازم است دوباره در مورد ایده فکر کنید؛ برخی از کسبوکارها ایده کاملاً جدیدی را معرفی میکنند اما بیشتر فاندرها تمایل دارند با راهحلی جدید، مشکلی قدیمی را حل کنند.
به این فکر کنید که آیا ایده کسبوکار در یکی از چارچوبهای زیر قرار میگیرد؟
- آیا نیازی را برآورده میکند؟
- آیا میتواند مشکلی را حل کند؟
- آیا پاسخگوی خواستههای دیگران است؟
اگر پاسخ فاندر به هر سه پرسش بالا مثبت باشد، به احتمال زیاد آن ایده ارزش توجه را دارد.
۲. آیا زمان و مکان برای اجرایی کردن ایده مناسب است؟
بسیاری از کارآفرینان ایده مناسب را پیدا کردهاند اما برخورداری از آن، برای رسیدن به موفقیت، کافی نیست. پس از یافتن ایده، قدم بعدی بررسی زمان و مکان صحیح اجرایی کردن ایده است؛ چرا که عوامل خارجی بسیاری بر موفیت یک کسبوکار تاثیر دارند.
به یک سوال پاسخ دهید: «آیا ایده فعلی در این زمان و در این مکان پذیرفته است یا نیاز به تغییرات دارد؟»
۳. چه محدودیتهایی در مسیر اجرایی کردن ایده وجود دارد؟
فاندرهای استارتاپی باید تمام محدودیتها و معایبی که ممکن است کسبوکار با آن مواجه شود، را در نظر بگیرند. گاهی اوقات، اجرایی کردن ایده هزینه راهاندازی بالایی دارد. ممکن است احتیاج به آموزش مشتریان بالقوه باشد یا در حال حاضر رقبای زیادی برای حل این مشکل فعالیت کنند.
هر کسبوکاری چالشهای مخصوص به خود را دارد؛ کارآفرینی موفق، در یافتن راهی خلاقانه برای غلبه برا این چالشها خلاصه شده است.
در چنین شرایطی فاندر باید تصمیم بگیرد که آیا محدودیتهایی که کسبوکار با آن مواجه است، بیشتر از مزایای بالقوه است یا خیر. اگر مزایا بیشتر از معایب باشد، ایده مناسبی برای کسبوکار انتخاب شده است.
۴. آیا در حال حاضر کسبوکارهای دیگری، کاری را انجام میدهند که شما قرار است انجام دهید؟
همانطور که همیشه گفتهاند، «زیر آفتاب هیچ چیز تازهای وجود ندارد» بنابراین، بهتر است دنبال کسبوکارهایی با ایدهای مشابه باشید و آنها را پیدا کنید. نزدیکترین و شبیهترین چیزی که به ایده کسبوکار شما در حال حاضر وجود دارد، چیست؟ پس از یافتن آن از خود بپرسید:
چرا ایده کسبوکار من بهتر است؟
پاسخ به این پرسش دشوار است اما اگر دلیل خوبی برای آن داشته باشید، بهمعنی این است که ایده مناسبی برای کسبوکار دارید.
تحقیق در مورد رقبا تعیین میکند که آیا نیازهای برآورده نشدهای در بازار وجود دارد که ایده شما بتواند آن را حل کند یا خیر؟ ممکن است کسبوکارهای زیادی در حال انجام کاری مشابه ایده شما باشند اما زیرمجموعهای یافت شود که هیچ گونه خدماتی از این جنس را دریافت نمیکند و این همان فرصت طلایی شما است.
۵. آیا تحلیل بازار انجام دادهاید؟
تجزیهوتحلیل بازار برای سنجش وضعیت ایده بخش بزرگی از شروع هر کسبوکار است؛ تحقیقات بازار باعث میشود تا چیزهای زیادی را در مورد کسبوکار خود بیاموزید. برای تحقیق در مورد ایده مورد نظر، بهتر است موارد زیر را بررسی کنید:
- بازار چقدر بزرگ است؟
- جمعیتشناسی بازار چیست؟
- مخاطب هدف شما چه کسانی هستند؟
- رقبای شما چه حجمی از بازار را در اختیار دارند؟
بررسی وضعیت بازار در ابتدای مسیر، راهی مناسب برای شکلدهی طرح آغازین کسبوکار است. انجام این تحقیقات باعث میشود تا بینشی مناسب از وضعیت بازار هدف بهدست آورید.
با پاسخ به سوالاتی که مطرح شد، فاندرها میتوانند در مورد ایده تجاری خود تا حد زیادی به قطعیت برسند. اما آیا شما آماده راهاندازی هستید؟ هنوز نه، یا در واقع نه به این سرعت!
راهاندازی کسبوکار میتواند بسیار پر هزینه باشد، بنابراین گام بعدی تعیین این نکته است که آیا تامین مالی کافی برای راهاندازی کسبوکار وجود دارد یا خیر.
۶. برای راهاندازی کسبوکار به چه مقدار سرمایه نیاز است؟
تعیین هزینههای راهاندازی کسبوکار، نقش مهمی در تصمیمگیری برای شروع دارد. اگر ایده کسبوکار شامل ارائه خدمات باشد، هزینه راهاندازی به احتمال زیاد کمتر خواهد بود اما اگر برای راهاندازی به تحقیق و توسعه جدی برای تولید انبوه محصولات نیاز باشد، در چنین شرایطی، زمان قابلتوجه و سرمایه زیادی لازم میشود.
علاوهبر هزینههای راهاندازی محصول یا خدمات، ایده به هزینههای بیشتری برای آمادهسازی طرح تجاری کسبوکار و اجرای این برنامهها نیز احتیاج دارد.
پس در این مرحله لازم است که از خود بهعنوان فاندر بپرسید: «آیا پسانداز کافی برای اجرایی کردن ایده را دارید؟» اگر پاسخ منفی است، آیا سرمایهگذارانی وجود دارند که حاضر به حمایت از ایده موجود باشند؟
۷. راه درآمدزایی این ایده از کجاست؟ و چقدر طول میکشد؟
هر کسبوکاری دیر یا زود قرار است به درآمد برسد تا بتواند حضور خود را در بازار حفظ کند، سوال طلایی از فاندرها در این مرحله این است که آیا میتوانید کسبوکار را تا زمان رسیدن به نقطهای که بتواند خود را حفظ کند، سرپا نگه دارید؟
آخرین بخش ارزیابی ایده، اطمینان حاصل کردن از مطابقت آن با مهارتها و تجربه منحصربهفرد هر فاندر است. تمام سوالاتی که تا اینجا، به آن پاسخ دادهاید، ممکن است بیان کند که ایده مناسبی برای کسبوکار وجود دارد اما پاسخ به یک سوال نهایی، میتواند آخرین پرسشی باشد که در این مجموعه لازم است به آن بپردازید: «آیا شما فرد مناسبی برای راهاندازی این تجارت هستید؟»
۸. آیا این تجارت چیزی است که واقعا میخواهید آن را انجام دهید؟
شروع کسبوکار تازه به ساعتهای طولانی، کار سخت و فداکاری زیاد احتیاج دارد. شما باید پول و زمان خود را صرف راهاندازی کسبوکار کنید. به این معنی که ممکن است مجبور شوید بسیاری از تفریحات را فراموش کرده و به جای وقت گذراندن با دوستان یا اعضای خانواده خود، مشغول کار شوید. در واقع بیشتر از هر چیزی، راهاندازی کسبوکاری تازه، به فاندر متعهد نیاز دارد.
در اینجا لازم است که سخت و طولانی فکر کنید که آیا ایده مورد نظر بهگونهای است که اشتیاق شما را همراه داشته باشد؟ در غیر این صورت، نتیجهای جزء فرسودگی یا شکست کامل وجود ندارد.
۹. آیا توانایی لانچ کردن و اداره کسبوکار را خواهید داشت؟
بنیانگذاران کسبوکارها در تمام زمینههای مربوط به راهاندازی و اداره کسبوکار، متخصص نیستند. بنابراین، هنگام اجرایی کردن ایده باید از خود بپرسید: «آیا مهارتهای لازم برای راهاندازی کسبوکار را در اختیار دارید؟» اگر پاسخ مثبت است:
- آیا ایده از نقاط قوت شخصی شما استفاده میکند؟
- آیا ایده چیزی است که از انجام آن لذت میبرید؟
اگر پاسخ پرسشهای بالا منفی باشد، لزوما با ایده تجاری بد مواجه نیستیم، ممکن است صرفاً آن ایده برای فاندر مورد نظر مناسب نباشد.
۱۰. اگر همهچیز طبق برنامهریزی پیش نرود، چه احساسی خواهید داشت؟
شروع کسبوکاری تازه چالشبرانگیز است و اگر فاندری متعلق به ایده مورد نظر نباشد، ممکن است موفقیتی هم کسب نشود. برای تصور بهتر این قضیه، سناریویی را در نظر بگیرید که در آن زمان، سرمایه و انرژی زیادی را صرف کردهاید اما هیچچیز درست پیش نمیرود؛ در چنین شرایطی بسیاری از کارآفرینان احساس اتلاف وقت میکنند.
پاسخ دادن به آخرین پرسش، با وجود دشواری، ضرورت دارد؛ چرا که فاندرهای استارتاپی باید برای تمام سناریوهای ممکن آماده باشند.
با آمادگی کامل به سراغ ایده استارتاپی بروید
کارآفرینان موفق سرشار از ایده برای راهاندازی کسبوکار هستند اما همه آنها عالی یا مناسب نیستند. هنگامی که چراغی در ذهن شما روشن میشود و فکر میکنید که بهترین ایده را برای کسبوکار کشف کردهاید، سوالاتی که در این مقاله مطرح شد را بپرسید تا از مناسب بودن ایده اطمینان حاصل کنید.
ممکن است پاسخ به این سوالات کمی دشوار باشد اما برای تصمیمگیری در مورد راهاندازی و مدیریت کسبوکار، لازم است به آنها توجه کنید. پاسخگویی به این پرسشها به شما کمک میکند تا بهترین سناریوی ممکن را برای اجرایی کردن ایده خود در اختیار داشته باشید.
اگر با پاسخ به سوالات بالا متوجه شدید که ایده انتخابی گزینه مناسبی برای شما نیست، ناامید نشوید، بلکه برای چیزی که واقعاً برای آن آماده هستید، صبر کنید.