روش ارزش گذاری تجمیع عوامل ریسک

روش ارزش گذاری تجمیع عوامل ریسک: راهنمای کامل و جامع

روش تجمیع عوامل ریسک، یکی از روش‌های کیفی ارزش‌گذاری استارتاپ‌ها و کسب‌وکارهای نوپا است که به کمک پرسشنامه ارزیابی ریسکی که به صورت کیفی توسط کارشناسان ارزش‌گذاری تکمیل می‌گردد، باتوجه‌به مقادیر متعارف در هر زیست‌بوم سرمایه‌گذاری، ارزش کسب‌وکار را برآورد می‌کند. این روش، اغلب مناسب کسب‌وکارهای پیش‌بذری و بذری است که هنوز به درآمد نرسیده‌اند.

ارزش گذاری چیست؟

یکی از معیارهای موفقیت بنیان‌گذاران کسب‌وکارها و سهامداران یک شرکت، ولو شرکت نوپا، افزایش ارزش سهام کسب‌وکار است؛ ارزش‌گذاری فرایندی است که رسیدن به پاسخ این سؤال را میسر می‌کند. علاوه بر این موضوع، یعنی اطلاع سهامداران کسب‌وکار از ارزش روز شرکت، گاه بنیان‌گذاران در مسیر جذب سرمایه، یا در رویدادهای خروج نقدینگی همچون خریدوفروش سهام یا حتی در زمان واگذاری سهام تشویقی به کارکنان کلیدی کسب‌وکار، نیازمند اطلاع از ارزش منصفانه یا ارزش ذاتی کسب‌وکار خود است.
در چنین شرایطی، سهامداران یک کسب‌وکار درگیر فرایند ارزش‌گذاری شده و به کمک رویکردها و روش‌های مختلف تلاش می‌کنند تا جنبه‌های مختلف یک کسب‌وکار را درک کرده و بازه‌ای منطقی برای ارزش کسب‌وکار خود برآورد کنند.

تعریف روش تجمیع عوامل ریسک (Risk Factor Summation Method)

فلسفه‌ روش تجمیع عوامل ریسک این است که ارزش‌گذار باتوجه‌به شناخت بازار، ریسک‌های استارتاپ را به صورت کمی درآورده و تأثیر آن‌ها را روی ارزش پیش از تزریق سرمایه در نظر می‌گیرد؛ بنابراین در این روش اگر ریسک پیش‌ روی استارتاپی زیاد باشد، برای آن کسب‌وکار ارزشی کمتر و اگر در بازار پیش‌ روی، فرصت‌های بیشتری وجود داشته باشد، آن استارتاپ ارزش بیشتری کسب‌ می‌کند.
به صورت کلی روش تجمیع عوامل ریسک، در دسته روش‌های کیفی ارزش‌گذاری قرار می‌گیرد و همانند روش‌های کارت‌های امتیازدهی و روش دیو برکوس، منطق کلی آن بدین صورت است که به کمک پرسشنامه روش، بر مبنای تحلیل‌های کیفی، ارزش کسب‌وکار به صورت تخمینی برآورد می‌شود.
روش تجمیع عوامل ریسک در مقایسه با سایر روش‌های کیفی، نگاه نسبتاً منفی‌تری به کسب‌وکار دارد و برخلاف روشی مانند کارت‌های امتیازدهی که جنبه‌های مثبتی همچون توانمندی‌های تیم مدیریت و تأثیر مثبت آن روی آینده کسب‌وکار و یا بزرگی بازار هدف و تأثیر مثبت آن روی پتانسیل رشد استارتاپ را در پرسشنامه هدف قرار می‌دهد، در این روش، جنبه‌های مختلفی همچون ریسک‌های مدیریتی، ریسک‌های رقابتی و سایر موارد مورد پرسش قرار می‌گیرد و با درنظرگرفتن احتمال تحقق آن و شدت اثری که روی افزایش احتمال شکست کسب‌وکار خواهد داشت، مورد بررسی ارزش‌گذار قرار می‌گیرد.

اهمیت روش تجمیع عوامل ریسک

روش تجمیع عوامل ریسک، بدون نیاز به مدل مالی و پیش‌بینی جریان‌های نقدی و بدون نیاز به مدلسازی پیچیده مالی، می‌تواند به صورت کیفی جنبه‌های مختلف یک کسب‌وکار را مورد بررسی قرار داده و بر مبنای آن، ارزش تخمینی را برآورد نماید.
به صورت کلی این روش مناسب ارزش‌گذاری استارتاپ‌هایی است که هنوز به درآمدزایی نرسیده (Pre-Revenue Startups) در حال فعالیت در مراحل ابتدایی چرخه بلوغ خود هستند. در چنین حالتی، باتوجه‌به اینکه تهیه مدل مالی و پیش‌بینی جریان‌های نقدی آتی کسب‌وکار می‌تواند ریسک بیش‌برآورد درآمدها و متعاقباً بیش‌ارزش‌گذاری کسب‌وکار را به همراه داشته باشد، استفاده از این مدل ارزش‌گذاری باتوجه‌به مدنظر قراردادن میانگین ارزش کسب‌وکارهای مشابه در آن صنعت، می‌تواند نتیجه را به سمت بازه منصفانه ارزش‌گذاری سوق دهد. از سوی دیگر، تحلیل کسب‌وکار از منظر ریسک‌های مختلف، می‌تواند با اعمال حدی از بدبینی به محاسبات ارزش‌گذاری، ریسک سرمایه‌گذاری را کاهش داده و در صورت شکست پروژه، از میانگین بازدهی پورتفولیوی سرمایه‌گذاران خطرپذیر محافظت کند.

مراحل اجرای روش تجمیع عوامل ریسک یا RFS

پیاده‌سازی روش تجمیع عوامل ریسک سه مرحله اصلی به شرح زیر دارد:


۱. تحلیل و ارزیابی کسب‌وکار

تحلیل اغلب به‌واسطه مستندات ارائه شده توسط بنیان‌گذاران، همچون طرح کسب‌وکار، فایل ارائه یا پیچدک و حتی حین گفتگو و جلسات ارزیابی حضوری یا آنلاین، به‌واسطه تسلط تیم کارشناسان سرمایه‌گذاری، صورت می‌گیرد. در واقع در چنین شرایطی، کارشناس مالی یا سرمایه‌گذار، باتوجه‌به دانش و تجربیات پیشین خود در سایر پروژه‌های موفق و ناموفق، سعی در کشف نقاط آسیب‌پذیر استارتاپ دارند.

۲. تکمیل پرسشنامه و کمی‌سازی مشاهدات

در مرحله بعدی، به کمک پرسشنامه روش تجمیع عوامل ریسک، به ریسک‌های مختلف کسب‌وکار امتیاز داده می‌شود و بر مبنای احتمال تحقق و همچنین شدت اثر هر یک از آن‌ها، امتیاز ریسک (Risk Score) محاسبه می‌شود که عددی بین ۰ تا ۱۰۰ درصد است.
لازم به ذکر است که در ارزش ‌گذاری به روش تجمیع عوامل ریسک، باتوجه‌به این که ریسک تحمیل خطاهای شناختی و پیش‌فرض‌های کارشناسان مختلف، به‌واسطه ماهیت روش بالا است؛ توصیه کلی در چنین شرایطی این است که پرسشنامه توسط کارشناسان مختلف تکمیل تا نتیجه نهایی بر مبنای میانگین موزون محاسبه شود.

۳. جمع‌بندی نتایج و محاسبه ارزش کسب‌وکار

پس از تکمیل پرسشنامه توسط کارشناسان مختلف مالی، ارزش‌گذاری و یا سرمایه‌گذاری، باتوجه‌به امتیاز ریسک محاسبه شده و میانگین ارزش کسب‌وکارهای مشابه در آن زیست‌بوم، ارزش استارتاپ تحت بررسی، تخمین زده می‌شود.
نکته: لازم به ذکر است که در زیست‌بوم‌هایی که محدودیت داده، به‌عنوان‌مثال برای میانگین ارزش کسب‌وکارهای مشابه وجود دارد، یکی از راه‌های افزایش دقت تحلیل، برآورد ارزش در قالب سناریوهای بدبینانه، واقع‌بینانه و خوش‌بینانه است.

بررسی ۱۲ عامل ریسک در روش تجمیع عوامل ریسک

تخمین ارزش کسب‌وکار به کمک روش تجمیع عوامل ریسک توسط پرسشنامه‌ای صورت می‌گیرد که در آن، دوازده ریسک اصلی که کسب‌وکار احتمالاً با آن مواجه خواهد شد، مورد بررسی قرار می‌گیرد؛ این موارد عبارتند از:

  • ریسک مدیریتی
  • ریسک بلوغ کسب‌وکار
  • ریسک سیاسی و قانونی
  • ریسک تولید
  • ریسک فروش و بازاریابی
  • ریسک افزایش سرمایه
  • ریسک رقابت
  • ریسک فناوری
  • ریسک حقوقی
  • ریسک بین‌المللی
  • ریسک شهرت
  • ریسک سودآوری بالقوه

ریسک مدیریتی (Management Risk)

برای بررسی ریسک‌های مدیریتی باید بیشتر به مواردی از قبیل شخصیت و روحیات بنیان‌گذاران و همچنین تیم مدیریتی کسب‌وکار پرداخته شود. هرچه سوابق کاری مرتبط، روحیه مشاوره‌پذیری، همدلی تیمی، توانمندی فنی در تیم بیشتر باشد، ریسک مدیریتی کاهش‌یافته و استارتاپ امتیاز بیشتری از این بخش کسب می‌کند.

ریسک بلوغ کسب و کار (Stage of Business Risk)

هرچه استارتاپ در مراحل اولیه بلوغ کسب‌وکار خود باشد، احتمال شکست آن بالاتر بوده و طبیعتاً سرمایه‌گذاری روی آن، ریسک بیشتری را برای سرمایه‌گذار به همراه خواهد داشت.

ریسک سیاسی و قانونی (Legislation / Political Risk)

عوامل سیاسی و قانونی مختلفی می‌توانند روی موفقیت یا عدم موفقیت کسب‌وکار تأثیرگذار باشند. عواملی همچون قوانین کار و تجارت، سیاست‌های مالیاتی، تغییر در تعرفه‌ها، مقررات مرتبط با مجوزهای فعالیت کسب‌وکارها، هنر ارزش‌گذار است که ضمن بررسی وضعیت استارتاپ، باتوجه‌به بازار هدف مدنظر، ریسک‌های سیاسی و قانونی کسب و کار را بررسی کرده و به‌درستی بالا یا پایین‌بودن ریسک برای آن قسمت را به صورت کمی در فرایند ارزش‌گذاری استارتاپ لحاظ می‌کند.

ریسک تولید (Manufacturing Risk)

تولید یک محصول توسط تیم استارتاپ مستلزم اطمینان از کلیه بخش‌های زنجیره تأمین آن محصول است؛ بالابودن ریسک تأمین یکی از بخش‌های زنجیره تأمین می‌تواند کل فرایند تولید را با خطر روبرو کند.

ریسک فروش و بازاریابی (Sales and Marketing Risk)

هرچه محصول یا خدمت ارائه شده همخوانی بیشتری با نیازهای مشتریان داشته باشد، ریسک فروش و بازاریابی محصول کاهش‌یافته و استارتاپ امتیاز بیشتری از این قسمت کسب می‌کند. علاوه‌برآن می‌توان به این موارد نیز در کمی‌کردن ریسک فروش و بازاریابی و امتیازدادن به استارتاپ توجه کرد:

  • تحقیقات بازار صحیح و جامع
  • اندازه بازار جذاب برای سرمایه‌گذار
  • برنامه بازاریابی منسجم
  • انتخاب کانال‌های بازاریابی و فروش صحیح و شرکای تجاری قوی

ریسک افزایش سرمایه (Funding / Capital raising Risk)

یکی دیگر از مواردی که سرمایه‌گذار خطرپذیر به آن توجه دارد، ریسک‌های مرتبط با افزایش سرمایه در مراحل بعدی است. این که آیا سرمایه‌گذاران دیگری در مراحل بعدی وجود دارند که روی این طرح سرمایه گذاری کرده و به رشد نمایی کسب و کار کمک کنند؟ این که آیا رشد کسب‌وکار نمایی و مقیاس‌پذیر است؟ آیا استارتاپ پتانسیل یک خروج سودآور برای کسب و کار را دارد؟ آیا سرمایه گذاری روی این طرح، بازده مطلوب مدنظر برای سرمایه‌گذار خطرپذیر را به همراه دارد؟

ریسک رقابت (Competition Risk)

برای بررسی ریسک رقابت، همان‌گونه که از نامش پیداست، لازم است که به بررسی شدت رقابتی بودن فضای کسب و کار پرداخته شود؛ اینکه استارتاپ در بازار هدف خود چند رقیب مستقیم و غیرمستقیم دارد؟ سهم بازار رقبا چقدر است؟ چقدر احتمال دارد که این طرح بازاری جدید ایجاد کند یا سهم رقبای خود را در همان بازار از آن خود کند؟ چقدر احتمال دارد در آینده رقبایی وارد این حوزه شده و کار را برای این تیم سخت نمایند.

ریسک فناوری (Technology Risk)

بررسی ریسک‌های فناوری مستلزم اطمینان از وجود زیرساخت‌های لازم برای فناوری مدنظر است؛ مواردی مانند اینکه چقدر استفاده از فناوری مذکور با رفتار مشتریان در آن بازار هدف همخوانی دارد، چقدر زیرساخت‌های سخت‌افزاری موجود در بازار هدف، اجازه استفاده از این فناوری را به مشتریان می‌دهد.

ریسک حقوقی (Litigation Risk)

بدیهی است که داشتن مجوزهای لازم برای فعالیت، امری حیاتی برای یک استارتاپ بوده و عدم توجه به آن ریسک متوقف‌شدن فعالیت کسب‌وکار را به همراه خواهد داد. علاوه‌برآن در بررسی ریسک حقوقی استارتاپ، ارزش‌گذار باید توجه داشته باشد که استارتاپ تحت بررسی به‌واسطه ماهیت کسب‌وکار خود چقدر مستعد است که علی‌رغم داشتن مجوزهای لازم، به‌واسطه شکایت یک شخصیت حقیقی یا حقوقی، فعالیتش متوقف شده و درگیر پرونده حقوقی شود.

ریسک بین‌المللی (International Risk)

گاهی اوقات عوامل بین‌المللی نیز می‌توانند سبب افزایش یا کاهش ریسک یک کسب‌وکار شوند؛ عواملی همچون تحریم‌های بین‌المللی، نوسانات نرخ ارز یا روابط میان کشورها که می‌تواند منجر به ورود یا خروج سرمایه‌گذاران خارجی شود. هرچه روابط بین‌المللی کشوری که استارتاپ در آن مشغول به فعالیت است بهتر باشد، ثبات در بازار هدف بیشتر بوده و طبیعتاً امکان توسعه کسب‌‍وکار افزایش و احتمال شکست کاهش خواهد یافت.

ریسک شهرت (Reputation Risk)

شهرت اگرچه همواره نکته‌ای مثبت در مورد یک کسب‌وکار است، اما باید توجه داشت که ریسک‌هایی را نیز با خود به همراه دارد. افزایش شهرت و آگاهی از برند یک استارتاپ سبب زیر ذره‌بین قرارگرفتن رفتار مدیران کسب‌وکار، کارمندان و هرآنچه که به آن مربوط است، می‌شود. یک اشتباه کوچک، می‌تواند ضربه‌ای جبران‌نشدنی به اعتبار برند وارد کند.

ریسک سودآوری بالقوه (Potential Lucrative Risk)

نگاهی به بازار هدف استارتاپ، زیرساخت‌های فنی، قانونی، تکنولوژیک و البته ایده‌ کسب‌وکار، می‌تواند به ارزش‌گذار کمک کند که ایده کسب‌وکار چقدر به صورت بالقوه سودآور است. در این راه، بررسی نمونه‌های موفق خارجی (در صورت وجود)، همخوانی محصول با نیازهای مشتریان و موارد دیگر می‌توانند به ارزش‌گذار برای بررسی ریسک سودآوری بالقوه کمک کنند.

رویکردهای کلیدی در تحلیل و ارزیابی عوامل ریسک

ارزیابی یک کسب‌وکار به کمک روش تجمیع عوامل ریسک، بر مبنای ریسک‌ها و جنبه‌های مختلفی صورت می‌گیرد که تجمیع آن‌ها، در نهایت منجر به محاسبه امتیاز ریسک کسب‌وکار خواهد شد. هرچند، یک رویکرد کلی یعنی بررسی تأثیر ریسک‌ها بر آینده‌ کسب‌وکار، در تمامی این ارزیابی‌ها لازم است توسط ارزش‌گذاران مدنظر قرار گرفته شود.
نکته‌ای که لازم است در این روش به آن توجه کرد این است که در ارزیابی ریسک‌های مدیریتی یک استارتاپ، هم‌بنیان‌گذاران را نباید جدا از خود کسب‌وکار و حوزه فعالیت آن در نظر گرفت. دانش و تجربه بنیان‌گذاران، زمانی وزن بیشتری در ارزش‌گذاری استارتاپ به روش تجمیع عوامل ریسک خواهد داشت که مرتبط با موضوع فعالیت کسب‌وکار و بازار هدف آن باشد. به بیان دیگر، تأثیر کلیه ریسک‌های پیش‌روی کسب‌وکار، لازم است از منظر ارزش‌گذاری مورد بررسی قرار گرفته و تحقق یا عدم تحقق هر یک از آن‌ها و البته شدت اثر هر کدام، روی کاهش یا افزایش ارزش سهام استارتاپ در میان‌مدت یا بلندمدت مورد بررسی قرار می‌گیرد. یکی از راه‌های بررسی این تأثیر مثبت یا منفی، می‌تواند از طریق پرسش‌هایی از این جنس باشد:

  • آیا در صورت جدی بودن ریسک‌های بین‌المللی، سهم بازار کسب‌وکار کاهش خواهد یافت یا افزایش؟
  • آیا در صورت خروج یکی از هم‌بنیان‌گذاران (ریسک مدیریتی)، شرکت برای تحقق اهداف خود، با چالش جدی مواجه خواهد شد؟

مزایا و معایب روش RFS

  • مبنای تئوریک ساده و قابل‌فهم مدل برای سرمایه‌گذار و سرمایه‌پذیر
  • عدم نیاز به مدلسازی پیچیده در اکسل برای انجام محاسبات ارزش‌گذاری
  • عدم نیاز به تهیه فایل اکسل مدل مالی و پیش‌بینی جریان‌های نقدی آتی
  • مناسب برای ارزش‌گذاری کسب‌وکارهایی که هنوز به درآمد نرسیده‌اند
  • سریع بودن فرایند محاسبات ارزش‌گذاری، باتوجه‌به عدم نیاز به محاسبات پیچیده

با وجود مزایای بسیار، استفاده از روش تجمیع عوامل ریسک با محدودیت‌هایی همراه است که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از:

  • تاثیرپذیری نسبتاً بالا از ملاحظات ارزش‌گذار و تجربیات موفق و ناموفق پیشین در زمینه ارزیابی
  • نادیده گرفتن دارایی‌های نامشهود کسب‌وکار اعم از برند، دانش فنی و… در تخمین ارزش کسب‌وکار
  • عدم توجه به برنامه‌های توسعه کسب‌وکار و درنظرگرفتن تأثیر آن در محاسبه ارزش ذاتی
  • محدودیت دسترسی به پارامترهایی همچون میانگین ارزش استارتاپ‌های مشابه، در زیست‌بوم‌های نابالغ

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

استفاده از روش تجمیع عوامل ریسک به صورت کلی با معایب و مزایای مختلفی همراه است، هرچند به صورت کلی می‌توان گفت که این روش، رویکردی مناسب و سریع برای تخمین ارزش کسب‌وکارهایی است که هنوز به درآمد نرسیده و اصطلاحاً در مراحل پیش‌بذری و بذری چرخهٔ بلوغ خود قرار دارند. به صورت کلی، استفاده از این روش به‌تنهایی، برای ارزش‌گذاری توصیه نمی‌شود و مقایسه نتیجه این روش با نتایج حداقل دو روش و رویکرد دیگر، می‌تواند کیفیت تحلیل گزارش ارزش‌گذاری را افزایش دهد.

سایر مقالات نویسنده

آشنایی با روش ارزش گذاری ارزش منصفانه بازار
یکی از روش‌های نسبی ارزش‌گذاری، روش ارزش گذاری ارزش منصفانه بازار است. ارزش منصفانه بازار Fair Market Value قیمتی است که یک محصول در بازار آزاد با آن به‌فروش می‌رسد و خریدار و فروشنده علاوه‌بر آگاهی نسبت به این دارایی به نفع خود عمل می‌کنند. تلاش روش ارزش...
روش های ارزش گذاری کسب و کارها
در این مقاله، برخی از متداول‌ترین روش‌های ارزش‌گذاری استارت‌آپ را بررسی کرده و مزایا و معایب هر کدام را مورد بحث قرار می‌دهیم. در ارزش‌گذاری کسب‌وکارها رویکردهای مختلفی را باید در نظر گرفت. این رویکردها در این مقاله معرفی شده و ۱۱ روش ارزش‌گذاری بر اساس آن‌ها دسته‌بندی...
دلایل ارزش گذاری کسب و کار
ارزش‌گذاری یکی از فرآیندهای حیاتی در دنیای کسب‌وکار است که از طریق روش‌های کمی و کیفی، ارزش یک شرکت را تعیین می‌کند. این فرآیند برای تصمیم‌گیری‌های تجاری متعددی مانند ادغام و تملیک، جذب سرمایه و ارزیابی دقیق ارزش هر سهم، اهمیت بسزایی دارد. در این مقاله، به بررسی...
روش سرمایه گذاری خطرپذیر
روش سرمایه‌ گذاری خطرپذیر یا VC Method، یکی از روش‌های کمی ارزش گذاری است که بر مبنای برنامه‌های رشد، بازدهی مورد انتظار و ریسکی که سرمایه‌گذار برای آن متصور است، ارزش فعلی و ذاتی کسب‌وکار را تخمین می‌زند. این روش، اغلب در فرایندهای جذب سرمایه و تأمین مالی،...

مقالات مشابه

چالش های ارزش گذاری کسب و کار
ارزش‌ گذاری، فرآیندی حیاتی است که به‌مظور تعیین ارزش منصفانه کسب‌وکارها انجام می‌شود و پر از چالش‌های پیچیده و ظریف است. این چالش‌ها از مرحله رشد و بلوغ کسب‌وکارها گرفته تا شرایط بازار و دقت داده‌های مالی ناشی می‌شوند. همچنین، عوامل خاص هر صنعت، دارایی‌های نامشهود، انتظارات سرمایه‌گذاران...
ارزش گذاری برند یا Brand Value
باارزش‌ترین دارایی‌های شرکت، صرفاً محصولات و خدمات آن نیستند؛ امروزه، برند به‌عنوان یک دارایی مهم و ارزشمند شناخته می‌شود که موفقیت شرکت به آن بستگی دارد. با بهره‌گیری از دانش و تخصص در زمینه شناخت و بهینه‌سازی ارزش برند، می‌توان یک برنامه موثر برای بهره‌وری بلندمدت سرمایه‌گذاری ایجاد...
آشنایی با روش ارزش گذاری ارزش منصفانه بازار
یکی از روش‌های نسبی ارزش‌گذاری، روش ارزش گذاری ارزش منصفانه بازار است. ارزش منصفانه بازار Fair Market Value قیمتی است که یک محصول در بازار آزاد با آن به‌فروش می‌رسد و خریدار و فروشنده علاوه‌بر آگاهی نسبت به این دارایی به نفع خود عمل می‌کنند. تلاش روش ارزش...
روش های ارزش گذاری کسب و کارها
در این مقاله، برخی از متداول‌ترین روش‌های ارزش‌گذاری استارت‌آپ را بررسی کرده و مزایا و معایب هر کدام را مورد بحث قرار می‌دهیم. در ارزش‌گذاری کسب‌وکارها رویکردهای مختلفی را باید در نظر گرفت. این رویکردها در این مقاله معرفی شده و ۱۱ روش ارزش‌گذاری بر اساس آن‌ها دسته‌بندی...

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.