در دنیای مدرن امروزی، کسبوکارها در محیطی بسیار نامطمئن فعالیت میکنند. ریسک استارتاپها از جمله مسائلی است که از همان روزهای طلایی خلق ایده همراه کارآفرین بوده و با رشد استارتاپ، ریسکهایش هم بزرگ و بزرگتر میشوند. یکی از مهم ترین وظایفی که شما به عنوان یک کارآفرین استارتاپی با آن روبرو هستید، مدیریت این ریسکها و در عین حال سرپا نگه داشتن کسب و کارتان است. امروزه آوازهی استارتاپهای موفق در تمام جهان به گوش همگان رسیده است. معمولا افرادی که از حوزه کارآفرینی دور هستند تصور میکنند که به موفقیت رساندن یک استارتاپ کار چندان دشواری نیست. اما واقعیت این است که ریسکهای استارتاپ ها آن قدر زیاد هستند که برای رفع آنها استراتژیهای مدیریتی لازم است. از آن جایی که یک استارتاپ با حوزههای مختلف کسب و کار و افراد مختلف سروکار دارد، گستردگی ریسکهایی که با آن روبرو میشود بسیار زیاد است. ۶ ریسک اصلی که استارتاپها با آنها روبرو میشود را در این مقاله بررسی میکنیم.
ریسک حقوقی، اولین ریسک استارتاپی
ریسکهای حقوقی یکی از مهمترین ریسکهای پیش روی استارتاپها هستند. این ریسک هم طیف وسیعی از ریسکها را شامل میشود و هم افراد مختلفی در آن درگیر هستند. به عنوان مثال ریسکهای مربوط به تقسیم بندی سهام، ثبت قراردادها بین کارکنان و ریسکهای مربوط به بیمه فقط بخشی از ریسکهای حقوقی به شمار میآید. یک استارتاپ ممکن است گاهی در مواجهه با یک ریسک حقوقی، با نهادهای بزرگی مانند دولت روبهرو شود. حتی ثبت ایده و برند نیز ممکن است یک استارتاپ را دچار مشکلات حقوقی کند.
برای حل این نوع ریسک، باید یا کارشناس حقوقی در استارتاپ خود استخدام کنید یا فعالیتهای حقوقی خود را به شرکتهای حقوقی برون سپاری کنید. کارشناس حقوقی که با استارتاپ شما همکاری میکند، باید به صورت مکرر فرآیند ارزیابی حقوقی استارتاپ را انجام دهد تا از به وجود ریسکهای حقوقی جلوگیری کند.
ریسکهای مالی، دومین ریسک از ریسکهای استارتاپی
ریسکهای مالی (financial risks)، طیف گستردهای از ریسکها را شامل میشود که همگی آنها در یک نقطه مشترک هستند و آن پول و بودجه است. بنیانگذاران کسبوکارهای کوچک و استارتاپها اغلب تمام پساندازهای خود را سرمایهگذاری کردهاند یا وامهای قابل توجهی گرفتهاند. بنابراین جریان نقدی یکی از بزرگترین دغدغههای فاندرهاست. به عنوان بنیانگذار باید در نظر بگیرید که پول و بودجه برای حفظ عملیات، حقوق کارکنان و سرمایه گذاری در نفوذ و رشد بازار از کجا تامین خواهد شد.
با توجه به نوع صنعت، بنیانگذاران ممکن است مجبور باشند سرمایه گذاری اولیه بزرگی انجام دهند. ممکن است مدتی طول بکشد تا سرمایه گذاری صورت گرفته به مرحلهی بازدهی برسد. شرایط اقتصادی منطقه و جهان نیز عامل مهمی است که باید همیشه آن را در نظر داشته باشند. یک رکود جدی می تواند به ثروتمندترین سازمانها آسیب برساند، چه برسد به یک بیزینسی که در گامهای اولیهی حیات خود قرار داشته باشد. آمادهسازی و برنامهریزی دقیق، همچنین حمایت از طرف اشخاص ثالث، میتواند به شما در کاهش خطر این نوع ریسک کمک کند.
بنابراین اتمام بودجه، در دسترس نبودن پول برای پرداخت به کارکنان یا تولید محصول، بحرانیترین مشکلی است که یک استارتاپ میتواند با آن روبرو شود. تحلیلگران مالی باید بتوانند که به خوبی این ریسکهای مالی را پیش از رخ دادن شناسایی کنند چرا که بعد از رخ دادن این ریسک، حل آن بسیار دشوار است و شانس یک استارتاپ برای ادامه فعالیت از بین میرود.
ریسک سوم: ریسکهای مدیریتی (Management Risks)
از آن جایی که رهبران و صاحبان استارتاپ، مغز متفکر این شرکتهای نوپا برای پیشرفت در بازار هستند، هر استارتاپی که با یک رهبر و مدیر ضعیف کار خود را پیش ببرد، بدون شک با مشکلات جدی مواجه خواهد شد. مدیران استارتاپها باید از مهارتهای مدیریت انسانی سازمان، توسعه، شناخت بازار و مسائل این چنینی آگاه باشند و بتوانند به خوبی از آگاهی خود استفاده کنند. ریسک های مدیریتی شاید در نگاه اول برای مدیران بین همه ریسکهای پیش روی استارتاپ ها کمترین اهمیت را داشته باشد ولی واقعیت است که در برخی موارد اهمیت آن از تمامی ریسکها بیشتر است.
ریسکهای توسعه یا (Development Risks)
از آن جایی که استارتاپها باید در یک زمان بندی بخصوص محصول خود را ارائه دهند یا خدمتی را فراهم کنند، عدم پایبندی به این زمان بندی موجب به وجود آمدن ریسکهای توسعه میشود. ریسکهای توسعه مجموعه ریسکهای پیش روی استارتاپها هستند که در آن روند توسعه محصول و خدمت یک استارتاپ مختل میشود. مدیران باید پیش از رخ دادن ین مشکل، آن را پیشبینی و رفع کنند. ایجاد ریسکهای توسعه روی بخشهای دیگر استارتاپ نیز اثر منفی خواهد گذاشت. ریسکهای دیگری را به وجود خواهد آورد و برنامهریزیهای استارتاپ را به طور کامل مختل خواهد کرد.
پنجمین ریسک استارتاپی: ریسکهای طراحی
به مجموعه ریسکهای پیش روی استارتاپها در حوزه طراحی، ریسکهای طراحی (Design Risks) گفته میشود. در بسیاری از استارتاپها، پس از اتمام مرحله تولید مشاهده میشود که محصول به طور قابل توجهی به چیزی که مد نظر طراحان بوده است فاصله دارد. این مسئله ناشی از ریسکهای طراحی است. این ریسکها دلایل مختلفی دارند. به عنوان مثال خطاهای تیم توسعه محصول یا نداشتن تجربه توسعه دهندگان یکی از اصلیترین دلایل رخ دادن ریسکهای طراحی است. مسئولان فنی استارتاپها وظیفه دارند که این نوع ریسکها را پیش از رخ دادن مشخص و رفع کنند. طراحی و توسعه مجدد برخی محصولات آن قدر طول میکشد که تکرار آن ضربه قابل توجهی از لحاظ مالی و برنامه ریزی به استارتاپ وارد میکند.
ریسک ششم: ریسکهای قابلیت
برای ریسک قابلیت در استارتاپها دو نوع تعریف وجود دارد. تعریف اول ریسکهایی هستند که در آن استارتاپ قادر نیست از قابلیتهای خود بنا به دلایل نامعلومی استفاده کند. تعریف دوم از این ریسک به این معناست که استارتاپ نتواند توانایی خود را به موقع و در سطوح مورد نیاز افزایش دهد. این نوع ریسک نیز اثر منفی بسیار زیادی روی برنامه ریزیهای استارتاپ میگذارد. شاید در نگاه اول بی اهمیت به نظر برسد ولی میتواند زمینهساز رخ دادن ریسکهای طراحی و توسعه، ریسکهای مالی و حتی ریسکهای مدیریتی بشود. بهتر است که این ریسک را نیز جدی بگیرید و پیش از شروع فرآیندهای مربوط به توسعه محصول، این ریسکها را به خوبی شناسایی و رفع کنید.
برخی از ریسک ها در تجارت اجتناب ناپذیر است. برای موفقیت، کارآفرینان باید بیاموزند که خطراتی را که اجتناب ناپذیر هستند بپذیرند و خطراتی را که قابل مدیریت هستند کاهش دهند. بهترین تدابیر حفاظتی در برابر ریسک، یک تیم اصلی خوب، یک دولت دوستدار تجارت، کانال های بازاریابی متنوع و مدیریت مالی محتاطانه است. بنابراین هدف از بررسی ریسک استارتاپ، افزایش آگاهی پیش از شروع کار است.