رویای داشتن کسب و کاری موفق و خلق ایدهای خاص که مشابه آن وجود نداشته باشد، رؤیایی است که این روزها در سر اکثر ما وجود دارد. بارها با دیدن موفقیت افراد در کسب و کارهای استارتاپیشان از خودمان پرسیدهایم که این افراد چطور به چنین ایدههای نابی رسیدهاند؟ رمز خلق این ایدههای استثنائی در چیست؟ بارها با دیدن محصولی پرفروش در فروشگاهی زنجیرهای افسوس خوردهایم، چون سالها قبل این ایده به ذهن ما نیز رسیده بود. به راستی چه چیزی ما را از افرادی مانند مارک زاکربرگ خالق فیسبوک، آلون ماسک بنیانگذار تسلا و گرت کمپ مؤسس اوبر متفاوت میکند. این افراد چه ویژگی خارقالعادهای داشتهاند که به خلق ایدههایی چنین انقلابی منجر شده است. اگر شما نیز چنین سوالاتی در ذهن خود دارید، مقاله پیش رو میتواند به شما در رسیدن به پاسختان کمک کند.
تفاوت افراد عادی با کارآفرینان بزرگ در خلق ایده چیست؟
شاید یکی از بزرگترین تفاوتهای افراد عادی با کارآفرینان بزرگ در این موضوع باشد که افراد عادی معمولاً تمام عمر خود را به جای خلق ایده، در انتظار فرود آمدن یک ایده کسب و کار شگفت انگیز از آسمان بر سرشان هستند –مانند همان سیب معروفی که بر سر نیوتون افتاد – غافل از آنکه انتظارشان هرگز به ثمر نمینشیند. اگر این افراد اندکی از وقت خودشان را صرف خواندن داستان استارتاپهای بزرگ، از خلق ایده تا رسیدن به موفقیت و بلوغ میکردند درمییافتند که در پس هر کسب و کار موفقی داستانی طولانی وجود دارد که از همان ابتدا مستلزم ویژگیهای خاصی است. حقیقت این است که برخلاف آنچه عموم مردم تصور میکنند، خلق ایده برای یک کسب و کار موفق نیاز به سازماندهی، تحقیق و برنامهریزی دارد. ارزیابی ایده کسب و کار یکی از مهمترین بخش های خلق ایده است.
خلق ایده چطور اتفاق میافتد؟ چگونه ذهن را برای خلق ایده استارتاپ برنامه ریزی کنید؟
به طور کلی توصیه میشود که سه ویژگی را جهت خلق ایده در ذهن داشته باشیم.
- موضوعی باشد که در دسته علاقهمندیهای ما قرار میگیرد. معمولاً ذهن انسان تشنه دانستن و یادگیری در مورد موضوعاتی است که به آنها علاقهمند است.
- مشکلی را حل کند که به شدت ما را آزار میدهد. چه انگیزهای قویتر از حل مشکلی که اعصاب ما را به هم میریزد؟
- محصولی باشد که قادر به تولید یا عرضه آن به صورت انبوه باشیم. فایده خلق ایدهای که قادر به تبدیل آن به کسبوکار نباشیم چه خواهد بود؟
حالا با داشتن این سه ویژگی در خلق ایده، نوبت به برنامهریزی ذهنی برای آینده استارتاپمان میرسد. چطور برای خلق ایده، برنامهریزی ذهنی داشته باشیم؟
علاقهمندیها و مهارتهایتان را بشناسید، تا در راه خلق ایده قدم بگذارید.
به عنوان اولین قدم باید یک قلم و کاغذ بردارید. کمی فکر کنید و از خودتان بپرسید در چه زمینهای دارای مهارت و علاقه هستید؟ در صورت امکان نقاط همپوشانی بین علایق و مهارتهایتان را بیابید، شاید همین نقطههای تلاقی، رمز یک خلق ایده موفق باشند. بهتر است در زمینه علاقهمندیها و مهارتهایتان تشنه یادگیری باشید. سعی کنید تمام رویدادهای تازه، محصولات و پدیدههای نوظهور در زمینه انتخابیتان را بشناسید. آگاهی داشتن از اینکه دنیا به چه سمتی میرود و چه ایدههایی این روزها با استقبال روبهرو میشوند، میتواند شما را به سمت خلق ایده به شکلی مؤثر سوق دهد.
دفترچه خاطراتی از مشکلات روزمره تهیه کنید.
یک دفترچه یادداشت همیشه همراه خود داشته باشید. در طول روز هرگاه با مشکلی روبهرو شدید، چه کوچک و بیاهمیت و یا بزرگ و دور از تصور، آن را یادداشت کنید. به مرور شما گنجینهای از مشکلات خواهید داشت که نیاز به حل شدن دارند. وقتی آگاهانه به این مشکلات نگاه میکنید، ممکن است هزاران ایده خوب تجاری از آنها بیرون بیاید. اولویت را به مشکلاتی بدهید که بیشتر از همه شما را آزار دادهاند. در بسیاری از مواقع نیاز به حل همین مشکلات است که به خلق ایده میانجامد. به خاطر داشته باشید که اگر شما با مشکلی روبهرو هستید، حتماً انسانهای دیگری هم مشکلی مشابه شما را تجربه میکنند. اگر بتوانید یکی از این مشکلات را شناسایی کرده و راهحلی برای آن بیابید، موفقیت کسبوکار خود را تضمین کردهاید.
دایره روابط خود را گسترش دهید.
حالا دفترچه را در جیب خود بگذارید و برای خلق ایده از خانه بیرون بزنید. روابط اجتماعی خود را گسترش دهید. در جشنوارهها، سمینارها و همایشها شرکت کنید. با افراد مختلف صحبت کنید. گاهی از لابهلای همین صحبتها میتوانید با ایدههای جالب و داستانهایی که در پس کسب و کارهای دیگران است آشنا شوید. با نگاه کردن به دیگران و صحبت با آنها میتوانید برخی مشکلاتی که در زندگی روزمره با آنها روبهرو هستند، را ببینید. مشکلاتی که شاید تا به حال از آنها بیخبر بودهاید، اما برای حل آنها ایدهای به ذهنتان بیاید. سادهتر از همه اینها ممکن است متوجه شوید که شما مهارتی دارید که دیگران برای یادگیری آن حاضر به پرداخت پول هستند. گاهی اوقات سادهترین نوع کسب و کار، آموزش چیزی است که در شما درآن خوب هستید.
اخبار دنیا و خبرهای روز را دنبال کنید.
بعضی از ایدهپردازان موفق توصیه میکنند که: به موضوعاتی که شما را عصبانی میکنند توجه کنید. این موضوعات معمولاً این پتانسیل را دارند که در شما انگیزه لازم برای تغییر وضع موجود را به وجود آورند. از گرمایش زمین نگران هستید؟ گرسنگی گسترده در فلان کشور آفریقایی شما را عصبانی میکند؟ زبالههای رها شده در طبیعت آزارتان میدهد؟ از عدم رسیدن خدماتی خاص به دست افراد احساس نارضایتی میکنید؟ از خودتان بپرسید چه کاری میشود در مورد آن انجام داد؟ در مورد آن تحقیق کنید. خلاق باشید و از مرزهایی که میشناسید فراتر بروید.
سادهتر کردن زندگی انسانها را سر لوحه خود قرار دهید.
بد نیست به این نکته اشاره کنیم که امروزه عصر آسان کردن زندگی روزمره انسانها است. اینترنت در مرکز این موضوع قرار دارد. ببینید چه نیازهایی وجود دارد که میتوانید آنها را برطرف کنید. قادر به ارائه چه خدماتی به شکلی آسانتر هستید. بسیاری از کارآفرینان در پس کسبوکارهای غولآسای دنیای امروز، از همین طریق و با توجه به همین اصل به خلق ایده رسیدهاند.
شاید بهترین توصیه در ارتباط با خلق ایده این باشد که جستجوگر باشید. اگر حوزهای توجهتان را جلب کرد، به دانستههای کم قانع نباشید. به اصطلاح عامیانه تا ته و توی قضیه را در نیاوردهاید آن را رها نکنید. وقتی مشکلی سر راهتان قرار میگیرد همانطور که دارید زیر لب غر میزنید، گوشه ذهنتان به راهحل آن هم فکر کنید. به مشکلات به چشم ایدههای بالقوه نگاه کنید. در حقیقت همین مشکلات روزمره و همین راهحلهای ساده میتوانند جرقه یک خلق ایده موفق و کسب و کاری رؤیایی و سودده باشند.