یکی از اصول موفقیت نوآوری در استارتاپ‌ها است.

چند اصل مهم برای نوآوری در استارتاپ‌ها

اهمیت خلاقیت و نوآوری در استارتاپ‌ها انکار نشدنی است. سطح بالای رقابت در جامعه استارتاپی باعث شده که تقاضا برای ایده‌هایی که یک وجه تمایز دارند بالاتر برود. وجه تمایز چیزی است که باعث خلاقیت در استارتاپ‌ها می‌شود.

اصول اساسی نوآوری

نوآوری از کجا آغاز می‌شود؟ چه کسانی قادر به طرح نوآوری‌هایی تحول آفرین هستند؟ و از همه مهم‌تر آن که چه اصول و قوانینی بر طرح‌های نوآورانه موفقیت آمیز حاکم است. به باور بسیاری از مردم، افرادی خاص توانایی و استعداد نوآوری و طرح ایده‌های جدید دارند. در حالی که برخی دیگر بر این باورند که قوانین حاکم بر دنیای اطراف ماست که از باعث موفقیت برخی ایده‌های جدید شده و برخی دیگر را مدفون می‌کند. شاید نوآوری استعداد ویژه و ذاتی نباشد و ایده پردازان برتر تاریخ در حقیقت توانایی فوق‌العاده‌ای در شناخت این اصول داشته‌اند.

اهداف کوچک

نوآوری‌های موفق همیشه از طرح‌های کوچک آغاز می‌شوند. با نگاهی مختصر به نوآوری‌هایی که تا کنون اتفاق افتاده می‌توان همین اصل کلی را مشاهده کرد. به‌طور مثال مایکروسافت در ابتدا طرحی چند میلیون دلاری با آینده‌ای درخشان و برنامه‌ای مشخص برای به دست آوردن سهم عمده بازار یا ایجاد تحولی بزرگ در محصولات کامپیوتری را در سر نداشت. این شرکت که یکی از موفق‌ترین و ارزشمندترین شرکت‌های کنونی در جهان است کار خود را با تمرکز بر تولید نرم افزار آغاز کرد. زمینه‌ای چنان نامتعارف و بدون آینده که یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های آن زمان یعنی IBM به‌طور کلی از ورود به آن صرف نظر کرده بود. مزیت مهم مایکروسافت گام‌های کوچک هنگام شروع و سرمایه گذاری اندکش بود که امکان ریسک پذیری بالا به آن می‌داد. هر چه ابعاد و مقیاس طرحی که پیاده می‌شود کوچک‌تر باشد، طراحان آن قدرت مانور بیشتری داشته و تاب تحمل شکست‌های بیشتری خواهند داشت. به هر حال هر نوآوری موفق پس از شکست هزاران نوآوری ناموفق به دست می‌آید و کوچک بودن ابعاد طرح و نوآوری امکان تجربه تعداد زیادی تجربه‌های ناموفق به ایده پردازان می‌دهد.

بدترین استراتژی ممکن برای پرداختن به یک طرح نوآورانه صرف هزینه‌های زیاد در مراحل ابتدایی برای توسعه آن است که باعث می‌شود همان ابتدا از نقطه سر به سر سود و ضرر مالی در آینده گذر کرده و احتمال شکست طرح چندین برابر شود.

نوآوری‌های تحول آفرین اغلب عجیب و نامعقول‌اند

نوآوری‌های تحول آفرین اغلب بدون جلب توجه وارد بازار شده، توسعه می‌یابند و در نهایت بازار را به‌کلی متحول می‌کنند. به همین دلیل است که معمولاً شرکت‌های بزرگ از تشخیص زود هنگام نوآوری‌های تحول آفرین نا توانند. به‌علاوه اینکه نوآوری‌های تحول آفرین معمولاً در ابتدا ایده‌های عجیب، ناکارآمد و غیرمعقول به نظر می‌رسند که پس از گذشت زمان، انجام اصلاحات و بلوغ آن ایده، موفقیت بالقوه را بالفعل می‌کند.

مشکل نوآوری‌های تحول آفرین آن است که معمولاً این ایده‌ها نه مشتری خاصی را هدف قرار می‌دهند و نه به بهبود سرویس و خدمات مشخصی کمک می‌کنند. حتی اغلب اوقات این نوآوری‌ها در تضاد با روند کنونی فعالیت شرکت هستند و توان سودآوری قابل ملاحظه‌ای ندارند و حتی در مقایسه با محصولات یا خدمات مشابه ممکن است کم کیفیت‌تر باشند. هر چند ویژگی منحصر به فرد این نوآوری‌ها احتمال تغییر جهت بازار است. به‌طور مثال زمانی که دستگاه‌های چاپ ارزان قیمت ولی کم کیفیت‌تر نسبت به محصولات شرکت مشهور زیراکس (Xerox) تولید شدند، جریان بازار به‌طور  کلی متحول شده و شرکت زیراکس تقریباً بازار را به‌طور کامل به این محصولات کم کیفیت‌تر واگذار کرد. دستگاه‌های کپی جدید اگرچه از کیفیت کمتری برخوردار بودند ولی به‌اندازه‌ای خوب عمل می‌کردند که نیاز مشتری را برطرف کنند. از طرفی این محصول جدید از نظر قیمت و همچنین اندازه نسبت به محصول شرکت زیراکس برتری داشت و همین عامل مغلوب شدن زیراکس در بازار رقابتی آن زمان بود.

مشابه همین اتفاق بارها در بازارهای مختلف اتفاق افتاده است که یک محصول ساده‌تر و کم کیفیت‌تر به دلیل استفاده راحت‌تر، قیمت ارزان‌تر جایگزین یک محصول بهتر شده است. در تمامی موارد، ابتدا بازار نسبت به آن واکنش منفی نشان داده و آن را پس می‌زند، ولی پس از گذشت مدتی، این ایده غیرمتعارف مخاطبان خود را جذب کرده و در نهایت جریان بازار را تغییر می‌دهد. معمولاً زمانی شرکت‌های اصلی در بازار متوجه این تغییر و تحولات می‌شوند که بسیار دیر شده و بخش قابل توجهی از سهم بازار را از دست داده‌اند.

نوآوری ترکیبی

برخی تصور می‌کنند افراد که ایده‌های نوآورانه را طرح می‌کنند، در خلوت و تنهایی، زمانی که در تفکرات عمیق خود به سر می‌برند، به آن ایده دست پیدا می‌کنند. در صورتی که در واقعیت ایده‌های نوآورانه معمولاً از ترکیب علوم مختلف، به کار گیری تخصص‌های مختلف در زمینه‌های متنوع، همکاری و هم فکری یکدیگر به دست می‌آید. بهترین مثال در این زمینه توسعه علم ژنتیک در اواسط قرن 19 میلادی است. علم ژنتیکی که امروزه می‌شناسیم حاصل ترکیب طرز تفکر و مطالعات دو دانشمند برجسته است که هر کدام در زمان خود به‌طور مستقل به مطالعه موضوعی مشابه از دو دیدگاه متفاوت، مشغول بودند. از یک سو گرگور مندل در مطالعه ویژگی گیاه نخود و چگونگی انتقال ویژگی آن‌ها به نسل بعد، پیشتاز بود و از سوی دیگر داروین نظریات متحول کننده خود را مطرح کرده بود که به توصیف و توضیح چگونگی پدید آمدن موجودات مختلف و تغییر و تحول آن‌ها در طول زمان می‌پرداخت. تقریباً نیم قرن طول کشید تا نظریات این دو دانشمند با یکدیگر ترکیب شده و علم ژنتیک پایه گذاری شود.

مشابه این روند در نوآوری‌ها و ایده‌های تحول آفرین بسیاری دیده می‌شود. به‌طور مثال نظریات متحول کننده‌ای که انیشتین مطرح کرد حاصل ادغام تئوری‌های امواج الکترومغناطیسی و نیروی گرانش بود. اکوسیستم اپل نیز می‌تواند مثال خوب دیگری از نوآوری‌های ترکیبی باشد. زمانی که استیو جابز آی پاد را عرضه کرد، انواع و اقسام دستگاه‌های پخش موسیقی در بازار موجود بود ولی هیچ کدام از آن‌ها توسط فروشگاه دیجیتال موسیقی مثل آی تونز حمایت نمی‌شدند. آی تونز تفاوت اصلی آی پاد با دیگر محصول‌ها بود که دسترسی ساده مشتریان به انواع موسیقی را ممکن ساخته و از طرف دیگر فرصت فوق‌العاده‌ای برای همکاری با شرکت‌های ساخت و توزیع موسیقی ایجاد کرده بود. پس از آن نیز این دو محصول با یکدیگر ترکیب شد که حاصل آن سیری (Siri) بود.

اشتیاق و پشتکار

سخت‌ترین بخش نوآوری ترکیبی، پیدا کردن ترکیب درست برای نوآوری موفقیت آمیز است. این کار صرف زمان و انرژی زیاد می طلب. درست همان طور که لری پیج و سرگی برین چندین سال از زندگی خود را وقف ترکیبی درست از سیستم استناد مقالات آکادمیک و تکنولوژی کامپیوترهای روز، کردند. تلاش خستگی ناپذیر و اشتیاقی تمام نشدنی که حاصل آن بزرگ‌ترین موتور جست و جوی حال حاضر در جهان، یعنی گوگل، است. نوآوری همان طور که جف بزوس، مدیر عامل و بنیان گذار شرکت آمازون می‌گوید، نیازمند سماجت در دنبال کردن اهداف و انعطاف پذیری در تغییر موضع و جزئیات است. گاهی اوقات بالفعل کردن یک ایده فوق‌العاده و نوآورانه نیاز به تلاش بسیار و تحمل شکست‌های متوالی دارد.

تنوع بخشی

صرف نظر از نوآوری، هر کسب و کار الزاماً باید فعالیت روزمره و معمول خود را ادامه داده، به مشتریان خدمات دهی کند و در بازار باقی بماند. در واقع یک شرکت نمی‌تواند تمام انرژی و هزینه خود را صرف نوآوری کند. بنابراین یک شرکت تنها می‌تواند بخشی از درآمد، انرژی و زمان خود را صرف نوآوری و تحمل شکست‌های احتمالی کند. حتی استارتاپ ها هم لازم است برای ادامه حیات خود درآمد داشته باشند و انرژی و هزینه را در زمینه‌های مختلف پخش و مدیریت کنند. البته هر شرکت یا استارتاپ می‌تواند در مورد سهمی که به نوآوری و تست ایده‌ها اختصاص می‌دهد، به شیوه خود عمل کند.

سایر مقالات نویسنده

مطالعات امکان سنجی فنی استارتاپ ها
هنگامی که ایده‌ای شگفت‌انگیز برای محصولات یا خدماتی در نظر دارید، آیا بلافاصله شروع به ساخت آن می‌کنید؟ اما اگر در این مسیر با مشکلات فنی روبرو شوید که ممکن است منجر به ضایع شدن سرمایه و زمان شما شود، چه می‌کنید؟ در این نقطه، امکان سنجی فنی...
نحوه نوشتن طرح توجیهی کسب و کار
آماده‌سازی و نوشتن طرح توجیهی کسب و کار که به آن Feasibility Studies یا به اختصار FS نیز گفته می‌شود، راهکاری مطمئن است که برای اطمینان از میزان موفقیت یک پروژه می‌توان از آن استفاده کرد. مطالعات امکان سنجی گزارشی است که به‌منظور ارزیابی معقول بودن یا نبودن...
راهنمای ارزش گذاری کسب و کار و استارتاپ ها
ارزش گذاری کسب و کار (Business Valuation)، به هیچ عنوان کار ساده‌ای نیست؛ ارزشگذاری شرکت های کم درآمد یا فاقد سود با آینده‌ای نامشخص، بسیار دشوار است. به همین دلیل ارزش‌گذاران با استفاده از رویکردی کمی یا کیفی (تحلیلی)، ارزش استارتاپ را تخمین می‌زنند.ارزشگذاری استارتاپ، فرآیندی است که...
آشنایی با ایده پول ساز استارتاپی
استارتاپ‌های موفق با ایده‌ای منحصربه‌فرد، کارآفرینان مشتاق و بازار در دسترس شروع می‌شوند. شناسایی ایده نوآورانه برای کسب‌وکار، اولین قدم راه‌اندازی شرکتی با آینده‌ای روشن است، اما مشکلی وجود دارد! از کجا باید بدانید که کدام ایده به اندازه کافی خوب است؟ ارائه ایده های درخشان استارتاپی ممکن...

مقالات مشابه

تست کلیفتون در تیم سازی استارتاپ ها
آیا تا به حال از تست کلیفتون گالوپ (Clifton Strengths) استفاده کرده‌اید؟ استفاده از تست کلیفتون در تیم سازی استارتاپ ها، بسیار متداول است. می‌دانیم که در تشکیل تیم استارتاپی، توجه به شخصیت افراد نیز در کنار تخصص‌ آن‌ها اهمیت دارد. بنابراین، شناسایی روحیات افرادی که قرار است...
ویژگی های مدیرعامل استارتاپ (CEO)
CEO یا مدیرعامل استارتاپ، نقشی اساسی در حرکت موفقیت‌آمیز استارتاپ‌ها در فضای ابهام و عدم‌قطعیت دارد. در مواجه با چالش‌های پیش‌رو، نقش یک CEO استارتاپ می‌تواند بسیار پررنگ باشد. مدیرعامل یک استارتاپ دو وظیفه متفاوت دارد؛ یکی از آن‌ها مدیر بودن و دیگری رهبر بودن است. با وجود...
آشنایی با شکل‌گیری فرهنگ استارتاپی در کسب‌وکارها
فرهنگ سازمانی یکی از مواردی است که کمک می‌کند استارتاپ‌ها به بیراهه نروند و بتوانند محیط مناسبی برای دستیابی به بهترین عملکرد فراهم کنند. می‌دانیم که تعداد بالایی از کسب‌وکارها (در حدود ۹۰ درصد) پس از تاسیس در همان مراحل ابتدایی شکست می‌خوردند. زیرا آن‌ها مدل کسب‌وکار بادوامی...
فرآیند استخدام نیرو در استارتاپ ها
استخدام نیرو در استارتاپ ها یک بازی پرریسک است زیرا اضافه شدن هر عضو تازه می‌تواند ساختار تیم را به‌ویژه در کسب‌وکارهای کوچک تحت‌تاثیر قرار دهد. هنگام جذب نیرو در استارتاپ‌ها مهم این است که افراد مناسب انتخاب شوند تا با استفاده از دانش و مهارت‌های خود به...

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.