از آن جایی که ارزش گذاری شتری است که در خانه هر استارتاپی میخوابد؛ فقط مساله زمان است که چه زمانی و در چه شرایطی یک استارتاپ به خدمات ارزش گذاری احتیاج پیدا کند. ارزش گذاری مدلهای مختلفی دارد که با توجه به میزان بلوغ یک استارتاپ و چرخه عمر آن، انتخاب میشود. گاهی ارزش یک استارتاپ به خودی خود سنجیده میشود و گاهی احتیاج داریم که متر و معیاری برای تعیین ارزش داشته باشیم. البته بدون توجه به مدل ارزش گذاری، قبل از شروع هرکاری نیاز به فرآیند دودلیجنس و راستیآزمایی داریم اما در قدم اول، لازم است بدانیم ارزش گذاری چه معنا و مفهومی دارد؟
ارزش گذاری چیست؟
مطابق تعریف اینوستوپدیا، واژه ارزش گذاری (Valuation) بصورت جامع به مفهوم فرآیندی است که در آن به تعیین ارزش فعلی و یا پیشبینی شده یک دارایی و یا شرکت (کسبوکار) پرداخته میشود. فرآیند ارزش گذاری بصورت معمول یک فرآیند کمی بوده و در این فرآیند از ابزارهای تحلیلی کمی برای تعیین ارزش منصفانه (Fair Value) یک دارایی و یا شرکت استفاده میگردد.
به منظور برآورد ارزش یک دارایی از روشها و مدلهای مختلفی استفاده میگردد. بطور کلی مدلهای اصلی ارزش گذاری شامل دو مدل زیر هستند:
- مدلهای ارزش گذاری مطلق (Absolute Valuation Models)
- مدلهای ارزش گذاری نسبی (Relative Valuation Models)
مدلهای ارزش گذاری مطلق: در این مدل از روشهایی برای ارزش گذاری یک دارایی یا شرکت استفاده میگردد که بیانگر ارزش ذاتی (Intrinsic Value) آن و بدون توجه به محیط اطراف آن باشد. به عنوان مثال ارزش گذاری یک شرکت در این مدل بصورت محاسبه ارزش روز داراﯾﯽﻫﺎي ﻓﻌﻠﯽ و ﺳﻮدآوريﻫﺎي آﺗﯽ ﮐﺴﺐ وﮐﺎر، ﺑﺎ در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﮐﻠﯿﻪ داراﯾﯽﻫﺎ و ﺑﺪﻫﯽﻫﺎی آن برآورد میگردد. روشهایی مانند روش تنزیل سود تقسیمی [Dividend Discount Model (DDM)] و روش جریانهای نقد تنزیل شده [Discounted Cash Flows (DCF)] از رایجترین روشهای این مدل ارزش گذاری هستند.
مدلهای ارزش گذاری نسبی: در این مدل برخلاف مدل قبلی، از روشهای نسبی برای ارزش گذاری یک دارایی یا شرکت استفاده میگردد. بدین صورت که برای برآورد ارزش، از مقایسه سایر رقبا و فعالین موجود در بازارهای مشابه و بکارگیری ضرایب نسبی استفاده میگردد. روشهای مبتنی بر ضرایب مالی مانند روش ضرایب درآمدی (Revenue Multiples Method (RMM)) از رایجترین روشهای این مدل ارزش گذاری هستند.
لازم به ذکر است که عوامل و متغیرهای مختلفی در تعیین روش ارزش گذاری مناسب دخیل هستند. این عوامل شامل زمان، نوع تحلیل و سطح بلوغ کسبوکار میباشد.
ارزش گذاری استارتاپها
در بخش قبلی به معرفی مفهوم کلی ارزش گذاری پرداخته شده است. در این بخش با توجه به کاربرد گسترده این مفهوم در زمینه ارزش گذاری کسبوکارها خصوصا استارتاپها، به بیان کلیات فرآیند ارزش گذاری استارتاپ پرداخته خواهد شد.
هدف اصلی از فرآیند ارزش گذاری یک استارتاپ، تعیین ارزش منصفانه آن از دو منظر زیر است:
- صاحبان ایده و کارآفرینان اصلی استارتاپ: از این منظر، ارزش یک استارتاپ بیانگر تخمینی است از وضعیت ارزش فعلی کسبوکار که از آن میتوان جهت تنظیم استراتژیهای رشد و توسعه کسبوکار، تعیین اهداف و نتایج کلیدی کسبوکار، و خصوصا تنظیم نحوه تعامل با سرمایهگذاران جدید و سهامداران اشاره نمود.
- سرمایهگذاران: از این منظر، ارزش یک استارتاپ بیانگر تخمینی است از وضعیت ارزش فعلی کسبوکار که از آن میتوان جهت تنظیم پیشنهادات جدید سرمایهگذاری و یا همکاری مشترک استفاده نمود.
چه عواملی در تعیین روش مناسب ارزش گذاری دخیل هستند؟
همانگونه که در بخش قبلی اشاره شد، برخی عوامل و متغیرها در انتخاب روش ارزش گذاری مناسب دخیل هستند. بطور خاص عوامل زیر برای تعیین روش مناسب ارزش گذاری یک استارتاپ نقش کلیدی ایفا مینمایند:
- ارزش گذاری مبتنی بر زمان: این عامل بصورت مختصراشاره به افق زمانی ارزش گذاری دارد. برخی روشهای ارزش گذاری با نگاه به گذشته و دادههای تاریخی ارزش کسبوکار را برآورد میکنند. در مقابل برخی روشهای دیگر نیز با نگاه به شرایط فعلی و برخی نیز با درنظر گرفتن پیشبینیهای آتی ارزش کسبوکار را برآورد میکنند.
- ارزش گذاری مبتنی بر مرحله بلوغ: این عامل بصورت مختصر اشاره به روشهایی دارد که با در نظر گرفتن سطح بلوغ کسبوکار میتوانند بکارگرفته شوند. برخی روشها انتخاب مناسبتری برای کسبوکارهایی هستند که در مراحل اولیه بلوغ خود هستند و در مقابل نیز برخی روشها برای ارزش گذاری کسبوکارهای بالغتر توسعه یافتهاند.
- ارزش گذاری مبتنی بر نوع تحلیل: این عامل بصورت مختصر اشاره به روشهایی دارد که با در نظر گرفتن نوع تحلیل کمی، کیفی و یا نسبی به برآورد ارزش کسبوکارها میپردازد. برخی روشها منحصرا بصورت نسبی به برآورد ارزش کسبوکار میپردازند و در مقابل برخی روشها نیز با تلفیقی از انواع تحلیلها مورداستفاده قرار میگیرند.
لازم به ذکر است با توجه به تعدد روشها و مزایا و معایب هر کدام از آنها بکارگیری رویکرد ترکیبی و استفاده از چندین روش مختلف ارزشگذاری پیشنهاد میگردد. به همین منظور با در نظرگرفتن میزان ریسک هر روش و شرایط موجود، و با درنظر گرفتن وزن مناسب برای روشهای منتخب، ارزش نهایی کسبوکار برآورد گردد.
دودلیجنس و ارتباط آن با ارزش گذاری
فرآیند ارزیابی موشکافانه یا دودلیجنس استارتاپ، همانطور که در نوشتههای پیشین به آن اشاره شده است، بررسی و تایید صحت ادعاها و اطلاعات مطرح شده از سوی یک کسبوکار به منظور اطمینان سرمایهگذار به تواناییهای کسبوکار و تسهیل سرمایهگذاری روی آن بیان میگردد. به همین منظور یکی از اصلیترین بخشهای یک گزارش ارزیابی موشکافانه (به عنوان یکی از خروجیهای کلیدی فرآیند دودلیجنس)، سرفصل ارزش گذاری کسبوکار مورد ارزیابی است. در این بخش از گزارش ارزیابی موشکافانه، علاوه بر بررسی صحت اطلاعات دریافتی، به تخمین ارزش کسبوکار مورد ارزیابی نیز اشاره خواهد شد. تخمینی که نتیجه بکارگیری اطلاعات دریافتی از سوی کسبوکار و انتخاب مناسبترین روشهای ارزشگذاری است. این تخمین میتواند در صورت توافق طرفین، مبنای محاسبه میزان سهام دریافتی سرمایهگذار جدید باشد.