توی این نوشتار تصمیم دارم در مورد موضوعی صحبت کنم و نکاتی رو بیان کنم که به نظرم هم برای سرمایهگذارای عزیز مهمه و هم برای کارآفرینای محترم و زحمتکش. خب اول از همه اینو بگم که برای همهی ما، پول داشتن موضوع کاملا حیاتی هستش. چه برای زندگی کردن چه برای کسبوکار راه انداختن. اینو از این جهت ابتدای بحث اشاره کردم که بگم کاملا طبیعیه که کسبوکارها، مخصوصا استارتاپها برای ادامه روند رشد و توسعهشون نیاز به سرمایه دارن و بدون جذب سرمایه نمیتونن دوام بیارن و شرایط براشون حتما بحرانی میشه.
چرا استارتاپها دنبال سرمایهگذارها هستن؟
در واقع پول و سرمایه نقش کلیدی در توسعه کسبوکار داره. اصلا بخاطر نقش اساسی و کلیدی که سرمایه توی توسعه کسبوکار داره، استارتاپها و کسبوکارها دنبال سرمایهگذار و جذب سرمایه هستن. البته وجود یه سرمایهگذار همیشه و صرفا بخاطر پولش نیست. خیلی وقتا هم پول مهمه هم حمایتهای سرمایهگذار. حقیقتا بیشتر کسبوکارها دنبال سرمایهگذاری میگردن که بهغیر از پول براشون آوردههای غیرنقدی هم داشته باشه؛ مثل شبکه ارتباطیش یا حمایتهای جانبی که میتونه داشته باشه.
خب پس خیلی باید شانس باهامون یار باشه تا سرمایهگذار پولداری رو پیدا کنیم که بهغیر پول بتونه برای کسبوکار ما آورده غیر نقدی هم داشته باشه تا بتونیم با خیال راحتتر به فکر برنامههای توسعه کسبوکارمون باشیم. تا اینجای یادداشت نکاتی رو بیان کردم که فکر میکنم غالبا با بنده موافق باشین. اما نکته اصلی اینجاست که وابستگی غیرمنطقی به یه سرمایهگذار پولدار حمایتگر میتونه چالش برانگیز باشه و به مرور زمان باعث ضعیف شدن کسبوکار بشه. بعلاوه اینکه یادمون نره که انتظار غیر منطقی از سرمایهگذارمون نداشته باشیم.
سرمایهگذار چقدر از یه استارتاپ حمایت میکنه؟
قرار نیست سرمایهگذار همه جوره و درهمهی شرایط و با تمام توان از کسبوکار ما حمایت کنه. درسته که سرمایهگذار با انجام سرمایهگذاری روی یه کسبوکار اونو جزئی از خودش میکنه اما هیچوقت تمام امکانات، وقت و انرژیش رو تمام و کمال در اختیار کسبوکار ما نمیذاره. میخوام بگم که سرمایهگذارها هم تا یه اندازه خاصی به حمایتشون از کسبوکار شما ادامه میدن و پدرانه در خدمتتون هستن. اما سوال اصلی که تو ذهنمون شکل میگیره شاید این باشه که این حمایت پدرانه تا چه اندازه ادامه داره؟
خب حالا به این نکته هم اشاره کنم که سرمایهگذاران عزیز هم نباید انتظارات غیرمنطقی از کسبوکار داشته باشن. یه کسبوکار خصوصا یه استارتاپ قرار نیست ره صد ساله رو یه شبه بره. حالا نمیگم این راه هم باید صد سال طول بکشه اما باید انتظارات سرمایهگذار از عملکرد یه کسبوکار منطقی و در جای خودش باشه.
این رو از این جهت بهش اشاره کردم که یه سرمایهگذار حرفهای و کارکشته تا زمانی به حمایت پدرانش ادامه میده که تلاش کسبوکار رو برای پیادهسازی استراتژیهای توسعش ببینه و حس کنه. یعنی با تمام وجودش حس کنه که کسبوکاری که روش سرمایهگذاری کرده شب و روزش در حال تلاش کردن برای به دست آوردن ذرهای رشد هست. حتی اگه تو این مسیر خیلی وقتا شکست بخوره اما دوباره بلند بشه و راه دیگهای رو امتحان کنه.
چه زمانی سرمایهگذار دست از حمایت یه استارتاپ برمیداره؟
از نگاه یه سرمایهگذار تیم کارآفرین و همه کسایی که توی کسبوکار وظیفهای بر عهده دارن، خصوصا اتحاد و همبستگی این تیم مهمترین عاملیه که سرمایهگذار لحظه به لحظه رصدش میکنه و از همه چی براش با اهمیتتره. بدون تعارف و صادقانه بگم اگه سرمایهگذاری حس کنه تیمی که بهش اعتماد کرده دیگه اون همبستگی و اتحاد رو ندارن، راهحلی هم برای حل چالشهای بوجود اومده در نظر ندارن، بطور کلی امیدش رو از دست میده و دست از حمایتهاش هم برمیداره. اینجا دقیقا همون جاییه که اگه یه کسبوکار وابستگی غیرمنطقی به سرمایهگذارش داشته باشه و خیال کنه که سرمایهگذارش همیشه کنارشه و همه جوره بهش کمک میکنه، متاسفانه باید بگم کاملا اشتباه کرده و دیگه خبری از حمایت نیست و قطعا روزای بشدت سختی پیش رو داره.
توی این نوشتار هدفم این بود که تجربهای رو براتون باز کنم که خودم به شخصه درگیرش بودم و نکاتی هم که بیان کردم ناشی از همین تجربه بود. داشتن یه سرمایهگذار پولدار حمایتگر که مثل پدر کنار بچهاش یعنی کسبوکار وایسه خیلییییی عالیه. اما یادمون نره که انتظار غیرمعقول از سرمایهگذارمون نداشته باشیم و قدردان زحمات چنین سرمایهگذارانی باشیم. البته درسته که ما از اصطلاح حمایت پدرانه استفاده کردیم، ولی حواسمون هست که خانمها هم مثل آقایون میتونن سرمایه گذار باشن.