تعیین اهداف کسب و کار (Business Goals)، روش تجاری رایجی است و علاوهبر انگیزه بخشیدن به اعضای تیم، عملکرد آنها را نیز افزایش میدهد. در واقع، احتمال دستیابی به موفقیت در استارتاپها با هدفگذاری اصولی، بیشتر میشود.
اغلب افراد هنگامی که مسیر و مقصد خاصی را در ذهن داشته باشند، عملکرد بهتری دارند، چرا که دقیقا میدانند به کجا میروند. مشابه آن، مشخص کردن اهداف کسب و کار نیز به همین صورت است؛ این اهداف هستند که مشخص میکنند در نهایت به کجا میروید و به شما جهت میدهند. در این مقاله به تعریف اهداف کسب و کار و اهمیت آن برای کسبوکارها میپردازیم.
اهداف کسب و کار چیست؟
اهداف کسب و کار (Business Goals)، هدفی از پیش تعیین شده است که کسبوکارها برای رسیدن به آنها در یک دوره زمانی مشخص، برنامهریزی میکنند. این اهداف اغلب به کوتاهمدت و بلندمدت تقسیم میشوند؛ اهداف کسبوکار میتوانند کلی و سطح بالا باشند یا بر اقدامات قابل اندازهگیری خاصی متمرکز شوند.
بیانیه ماموریت (Mission Statement)، راهحل مناسبی برای تعیین اهداف کلی کسبوکار است. این سند، هدایتکننده اعضای تیم است و میتواند آنها را به سوی موفقیت هدایت کند.
اهداف کوتاه مدت
اهداف کوتاهمدت یا Short-Term Goals، اغلب به دوره زمانی مشخصی محدود میشوند که از چند ساعت یا یک سال متغیر است. اهداف بلندمدت نیز میتوانند محدود به زمان باشند اما، در این صورت معمولاً در آینده تعیین میشوند.
اهداف کوتاه مدت بهعنوان بلوک سازنده برای رسیدن به اهداف بزرگتر مورد استفاده قرار میگیرند. استراتژی متداول در کسبوکار، تعیین اهداف کوتاهمدت چندگانه برای دستیابی به اهداف بلندمدت است.
نمونههایی از اهداف کوتاه مدت استارتاپ ها:
- افزایش رضایت ۲۰ درصدی کارکنان
- افزایش بهرهوری تیم در ۳ ماه آینده
- استخدام ۱۰ نماینده جدید تا پایان سال
اهداف بلند مدت
اهداف بلندمدت یا Long-Term Goals، چشماندازهای بزرگتری هستند که قرار است کسبوکارها طی سالهای آینده (بهعنوان مثال، ۱۰ سال) به آنها دست پیدا کند. برای تعیین اهداف بلند مدت لازم است به این قبیل مسائل، بیشتر فکر کنید:
- آیا قصد توسعه کسبوکار خود را دارید؟
- تا ۱۰ سال آینده، میخواهید به کدام اهداف تجاری دست پیدا کنید؟
اهداف بلند مدت، اغلب بهعنوان بیانیه ماموریت استفاده میشوند؛ آنها قطبنمایی برای کسبوکارها هستند تا همه اعضای تیم در مسیر درستی قرار دهند. این اهداف ممکن است دقیقاً به فاندرهای استارتاپی نگویند که چگونه به مقصد برسند اما آنها را در مسیر درست راهنمایی میکنند. تعیین نحوه دستیابی به مقصد، وظیفه اهداف کوتاه مدت است. آنها مانند ردیاب یا GPS، هستند و دستورالعملهای گامبهگامی در مورد چگونگی رسیدن به مقصد، ارائه میدهند.
نمونههایی از اهداف بلندمدت کسبوکار:
- فراهم آوردن الهام و نوآوری برای ورزشکاران در یک برند تولیدکننده لوازم ورزشی
- سازماندهی اطلاعات جهانی و قابل دسترس بودن آنها برای یک موتور جستجو
چرا اهداف کسب و کار اهمیت دارند؟
تعیین اهداف کسب و کار از جهات مختلفی اهمیت دارد که مهمترین آنها، دستیابی به موفقیت است؛ سایر دلایلی که بهتر است شرکتها این کار را انجام دهند، عبارتند از:
تعریف شفاف و واضح از موفقیت
توضیح شفاف از موفقیت، یکی از سادهترین راهها برای دانستن این موضوع است که آیا تیم موفق میشود، یا خیر؟ برای تعیین این مورد، آنچه را که میدانیم تیم فعلی قادر به انجام آن است را در نظر بگیرید و اهداف را کمی دورتر از انتظار، تعیین کنید.
چارچوبهای متداولی برای تعریف اهداف کسبوکار وجود دارد؛ یکی از رایجترین آنها تعیین اهداف و نتایج کلیدی یا OKRs است.
اتصال اهداف به وظیفه فعلی تیم
اتصال اهداف کسبوکار به کاری که تیم هماکنون در حال انجام آن است، استراتژی مناسبی برای دستیابی به موفقیت است. هنگامی که اهداف کوتاهمدت و بلندمدت سرلوحه اعضای تیم قرار بگیرند، همه به دستی درک میکنند که چه وظایفی را طی چه زمانی و با چه استراتژیای، باید انجام دهند. با این روش تمام اعضا میتوانند میزان تاثیرگذاری خود را در دستیابی به موفقیت مشاهده کنند و احساس مالکیت بر عملکردشان داشته باشند.
نگه داشتن تمام تیم در یک مسیر
همسو کردن اعضای تیم از جمله کلیدیترین مزایای تعیین اهداف کسب و کار به سوی هدفی مشترک است. مشخص کردن این اهداف بهصورت واضح و مشخص، به فاندرهای استارتاپی اجازه میدهد تا مناسبترین تاکتیک را برای دستیابی به اهداف، تعیین کنند.
فرض کنید هدف کلی شرکت، افزایش سوددهی آن هم به میزان ۱۰ درصد است. برای رسیدن به این هدف، مسیرهای متفاوتی وجود دارد که شرکت میتواند به آن دست پیدا کند. با ایجاد اهداف کوچکتر و متناسبتر، رهبران کسبوکارها میتوانند استراتژی خاصی را تعریف کنند. افزایش سهمیه از سوی تیم فروش و اجرای استراتژی جدید ارتباطی میتواند دو رویکرد متفاوت در این زمینه باشد.
حفظ کردن مسئولیتپذیری
تعیین اهداف کسب و کار، به تقسیم آنها در سطح فردی کمک میکند. هنگامی که تک تک اعضای تیم مسئول اهداف خود هستند، برای مدیران آسانتر است که نحوه عملکردشان را بسنجند و حمایتهای لازم را برای ادامه کار انجام دهند.
تصمیمگیری آگاهانه
تعیین اهداف و پیگیری آنها راهی مطمئن برای فرآیند تصمیمگیری آگاهانه در آینده است. بهعنوان مثال، اگر تیم یک استراتژی بازاریابی جدید را تنظیم کند، میتوانید از همین اطلاعات موجود برای تعیین استراتژی کسبوکار سال آینده بر اساس عملکرد فعلی، استفاده کنید.
نکاتی برای تعیین اهداف شفاف کسب و کار
نکاتی در مورد چگونگی تعیین و ایجاد اهداف کسب و کار وجود دارد که در ادامه به مهمترین آنها میپردازیم:
نکته اول: استفاده از چارچوب برای تعیین اهداف
تشخیص نقطه شروع در مسیر تعیین اهداف کسب و کار میتواند چالشبرانگیز باشد. شما میخواهید مطمئن باشید که این هدف قابل دستیابی است اما، رسیدن به آن چندان آسان نیست و چالش دارد. چارچوبهای تعیین هدف مانند SMART یا OKR، راه مناسبی برای ایجاد اولین مجموعه از اهداف شما هستند.
نکته دوم: مشارکت با ذینفعان
کاری که تیم انجام میدهد، بر سایر تیمها و استراتژی کسبوکار بهعنوان یک کل، تاثیر میگذارد. به همین دلیل، ایجاد مشارکت در این زمینه با سایر ذینفعان اهمیت دارد. با مشارکت بیشتر، تیم میتواند از دانش و تجربه منحصربهفرد خود برای تعیین بهتر اهداف و ایجاد طرح کسب و کار (بیزینس پلن) مناسب استفاده کند.
نکته سوم: تصویر بزرگ داشته باشید
انتخاب اعداد و تاکتیکهای دسترسی به اهداف میتواند دشوار و چالشبرانگیز باشد؛ برای جلوگیری از این مشکل، ابتدا با تصویر بزرگ شروع کنید و روی پاسخ سوالات خود متمرکز شوید:
- چرا این شرکت ایجاد شده است؟
- قصد دارید این کسبوکار را به کجا برسانید؟
- قصد دارید ۱۰ سال آینده کجا باشید؟ ۱۵ سال آینده چهطور؟
هنگامی که تصویر بزرگ ایجاد شد، آن را به اهداف کوچکتر و قابلاجرا تقسیم کنید. برای رسیدن به این اهداف، چه مراحلی میتوانید انجام دهید؟ با هدفگذاری صحیح، هیچ پاسخ درست یا غلطی وجود ندارد؛ همهچیز در مورد یافتن استراتژیها و روشهایی است که برای تیم شما بهترین کارکرد را دارد.
از همین امروز شروع به تنظیم اهداف کسب و کار خود کنید
تمام مشاغل از نقطه صفر شروع میکنند و به همین دلیل تعیین اهداف میتواند آنها را به شرکتهای موفقی تبدیل کند. بهعنوان یک کارآفرین، مهم است اهداف مشخصی برای استارتاپ خود داشته باشید؛ بر روی چیزهای مهم تمرکز کنید و از گمراهی خودداری کنید.
اهداف راهاندازی کسبوکار، باید مشخص، قابل اندازهگیری، قابل دستیابی، مرتبط و محدود به زمان (SMART) باشند. به این معنی که اهداف واضح لازم است واضح باشند تا بتوانید پیشرفتشان را بررسی کنید.
اهمیت تعیین اهداف کسب و کار این است که به فاندرهای استارتاپی کمک میکند تا تمرکز خود را معطوف به آنچه اهمیت بیشتری دارد، سوق دهند و سرمایهگذاران، مشتریان و کارمندان مناسبی جذب کنند.